چگونه من یک استاد شدم!!
وارد فضای مجازی شدم.
گروهی متشکل از دوستان و آشنایان زدم.
به چند گروه هم دعوت شدم.
یکی دو مطلب نصف و نیمه هم گذاشتم.
در مورد یکی دو مطلب هم نظر دادم.
به ناگاه، در میان انبوهی از لایکها، ندایی آسمانی !! بلند شد که:
ایها الاستاد مثل همیشه عالی
نفس خرم کیفور شد.
خیالات و توهمات بر من مستولی شد.
بین خودمان باشد(نه درسی خوانده ام و نه تخصص لازم را کسب کرده ام)
ولی خب بالاخره پس از مرارتهای فراوان من هم به درجه استادی رسیدم!!
کم چیزی نیست، هم ردیف استاد مطهری شدیم.
مگر چه چیزی از او کمتر دارم؟!
هم شبهات را جسورانه پاسخ میدهم! هم علامه ای گوگل زده ام که همه چیز را میدانم و هم تحلیلگری در سطح فوق تخصص هستم.
پس با خیال راحت مثل همیشه من را«یک استاد!!» بنامید.
اصلا هم فکر نفس خرم نباشید. خودم بلدم که چگونه به او سواری دهم.
من یک استادم!!
خط خطی ای از:
سیدفخرالدین موسوی
(متن مربوط به دهه 80 بود که الان برای بنده خیلی نیاز بود مجدد بخونمش! ممنونم از خودم😉)
@nofoz_shenasi