سوال:
چرا امام حسن (ع) درمقابل حکومت ظلم ،صلح کردند ولی امام حسین (ع) قیام کردند و جنگیدند؟؟؟
❇️ پاسخ سوال ، در کلام امام خامنه ای :
✳️صلح امام حسن، صددرصد منطبق بر استدلال منطقى بود.
🔸مردم ما از
#صلح امام حسن چيز زيادى نمىدانند؛ فقط چند تا كلمه شعارى مىدانند؛ درحالىكه درباره اين صلح كتاب نوشته شده و بحث و تحليل شده است؛ درباره
#امام_حسن، ذهنها و فكرها بايد حرف نو بگويند؛ اما همانها هم گفته نمىشود؛ اينها مايه تأسف است. ‼️
✅عامل شكست امام حسن(ع)نبودن تحليل سياسي در مردم بود
بنده در قضاياى تاريخ اسلام اين مطلب را مكررا گفتهام كه، 👈👈چيزى كه امام حسن مجتبى عليهالسلام را شكست داد، نبودن
#تحليل_سياسى در مردم بود. مردم، تحليل سياسى نداشتند.👌 🔗چيزى كه فتنه خوارج را بهوجود آورد و اميرالمؤمنين عليهالسلام را آنطور زير فشار قرار داد و قدرتمندترين آدم تاريخ را آنگونه مظلوم كرد،⬅ نبودن تحليل سياسى در مردم بود والا همهى مردم كه بىدين نبودند. تحليل سياسى نداشتند. يك شايعه دشمن مىانداخت؛ فورا اين شايعه همه جا پخش مىشد و همه آن را قبول مىكردند!‼
۷۲/۸/۱۲
✅غبارغليظ نفاق در زمان امام حسن(ع)
دوران دشوار هر انقلابى،آن دورانى است كه((حق و باطل در آن ممزوج بشود))ببينيد اميرالمؤمنين از اين مىنالد: "ولكن يؤخذ من هذا ضغث و من هذا ضغث فيمزجان فهنا لك يستولى الشّيطان على اوليائه ".در دوران پيامبر، اينطورى نبود.در دوران پيامبر، صفوف، صفوف صريح و روشنى بود. آن طرف، كفار و مشركان و اهل مكه بودند؛ كسانى بودند كه يكىيكى مهاجرين از اينها خاطره داشتند: او من را در فلان تاريخ زد، او من را زندانى كرد،او اموال من را غارت كرد؛ بنابراين شبههيى نبود.
🔘يهود بودند؛ توطئهگرانى كه همهى اهل مدينه - از مهاجر و انصار - با توطئههاى آنها آشنا بودند. جنگ بنىقريظه اتفاق افتاد، پيامبر دستور داد عده كثيرى آدم را سر بريدند؛ خم به ابروى كسى نيامد و هيچكس نگفت چرا؛ چون صحنه،صحنه روشنى بود؛ غبارى درصحنه نبود. اينطور جايى، جنگ آسان است؛ حفظ ايمان هم آسان است.
📌اما در دوران اميرالمؤمنين، چه كسانى در مقابل على(ع) قرار گرفتند؟ خيال مىكنيد شوخى است؟ خيال مىكنيد آسان بود كه "عبداللَّهبنمسعود "، صحابى به اين بزرگى - بنا به نقل عدهيى - جزو پابندهاى به ولايت اميرالمؤمنين نماند و جزو منحرفان به حساب آمد؟‼️همين"ربيعبنخثيم "و آنهايى كه درجنگ صفين آمدند گفتند مااز اين قتال ناراحتيم،اجازه بده به مرزها برويم ودر جنگ وارد نشويم،در روايت دارد كه"من اصحاب عبداللَّهبنمسعود "! اينجاست كه قضيه سخت است.
👈وقتى غبار غليظتر مىگردد، مىشود دوران امام حسن؛ و شما مىبينيد كه چه اتفاقى افتاد. باز در دوران اميرالمؤمنين، قدرى غبار رقيقتر بود؛👈 كسانى مثل عمار ياسر - آن افشاگر بزرگ دستگاه اميرالمؤمنين - بودند. هرجا حادثهاى اتفاق مىافتاد، عمار ياسر و بزرگانى از صحابه پيامبر بودند كه مىرفتند حرف مىزدند، توجيه مىكردند و لااقل براى عدهاى غبارها زدوده مىشد؛
📛اما در دوران امام حسن، همان هم نبود. در دوران شبهه و در دوران جنگ با كافر غيرصريح، جنگ با كسانى كه مىتوانند شعارها را بر هدفهاى خودشان منطبق كنند، بسيار بسيار دشوار است؛ بايد هوشيار بود.
۷۰/۶/۲۷
✅اگر امام حسن(ع) مي جنگيد و شهيد مي شد ، خونش به هدر ميرفت‼️
امام حسن مجتبى عليهالسلام مىدانست كه اگر با همان عدهى معدود اصحاب و ياران خود بامعاويه بجنگد و به شهادت برسد،انحطاط اخلاقى زيادى كه بر خواص جامعهى اسلامى حاكم بود، نخواهد گذاشت كه دنبال خون او را بگيرند!❗️ تبليغات،پول و زرنگيهاى معاويه،همه راتصرف خواهد كرد وبعد از گذشت يكى دو سال،مردم خواهند گفت "امام حسن عليهالسلام بيهوده در مقابل معاويه قد علم كرد. " ⏪لذا، با همهى سختيها ساخت و خود را به ميدان شهادت نينداخت؛ زيرا مىدانست خونش هدر خواهد شد.
✴️گاهى شهيد شدن آسانتر از زنده ماندن است! حقا كه چنين است! اين نكته را اهل معنا و حكمت و دقت، خوب درك مىكنند. گاهى زنده ماندن و زيستن و تلاش كردن در يك محيط، به مراتب مشكلتر از كشته شدن و شهيد شدن و به لقاى خدا پيوستن است. امام حسن عليهالسلام اين مشكل را انتخاب كرد. 🚩
وضع آن زمان چنين بوده است.خواص تسليم بودند و حاضر نمىشدند حركتى كنند.يزيد كه بر سر كار آمد، جنگيدن با او امكانپذير شد.
♨️به تعبيرى ديگر: كسى كه در جنگ با يزيد كشته مىشد،خونش، به دليل وضعيت خرابى كه يزيد داشت، پامال نمىشد. امام حسين عليهالسلام به همين دليل قيام كرد.وضع دوران يزيد به گونهاى بود كه ((قيام))، تنها انتخاب ممكن به نظر مىرسيد. اين، بهخلاف دوران امام حسن عليهالسلام بود كه دو انتخاب "شهيد شدن "و "زنده ماند " وجود داشت و زنده ماندن، ثواب و اثر و زحمتش بيش از كشته شدن بود ادامه 👇
🌕لذا انتخاب سخت تر را امام