(سرود٨) مدینه چنان وادی طور است به قلب همه شادی و شور است تو روحی و،تو ریحانم حسین جانم٢ به بیت علی با لب خندان ز طفلش شده فاطمه شادان رسید آرامش جانم حسین جانم٢ گل بوستان ولا آمد حسین پور خیرالنساء آمد من امشب بر،تو مهمانم حسین جانم٢ سپهر ولایت مه آورده به عالم چراغ ره آورده زِ تو محکم،شد ایمانم حسین جانم٢ در عالم دوباره خبر آمد ز بستان زهرا ثمر آمد بود مدحت،به قرآنم حسین جانم٢ منم آشنا با ولای تو شده شامل من عطای تو ز لطف تو،مسلمانم حسین جانم٢ اگر چه به درگاه تو خارم نگاهی نما بر دل زارم من از جمله،محبانم حسین جانم٢ به کل جهان سروری مولا شفیع صف محشری مولا صراط و حشر و میزانم حسین جانم٢ بود مهر تو در سرشت من بود کربلایت بهشت من عطا بنما،کن احسانم حسین جانم٢ الا ای امید شب تارم در عالم حسین جان تو را دارم تو را مولای خود دانم حسین جانم٢ @nohe_sonnati