چو قاسم برفت،بسوی امام ،بگفتاعمو جان تو اذنم بده
چگونه عمو،نجنگم عدو،نوشته پدر اذن من هم بده
چرا کوفیان ،خموشند به حق،مگر غیرت معنی ندارد عمو
تولی کجاست تبری کجاست،چرا کوفه تنها گذاشتند عمو
عموجان مرا اجازه بده،که غیرت به مردم نشانی دهم
مسلمان حیا،چه شد غیرتی،منم بست احمد حیا کن منم
اگر کوفیان حیا کشته اند،منم قاسم ابن الحسن این زمان
منم تشنه ی، جهاد بهر حق،که نهی از بدی میکنم خون فشان
منم نوجوان،چنان تشنگان، بجنگ عدو رفته ام شیعیان
اسیرم اسیر،اسیر حسین ، بهعشق عمو غرق شدم شیعیان
https://eitaa.com/nohenabashar