با این حساب اگر شروع مرثیه خانگی را سه سال بعد از ازدواج در نظر بگیریم میشود سال ۱۳۴۰ و اکنون ۶۲ سال است که چراغ این روضه خانگی روشن شده است.
بعد ما بچهها به دنیا میآییم و مادر با وجودی که صاحب پنج فرزند میشود باز هم مرثیه را ادامه میدهد. قبلا در محله دیگری بودیم و روضه آنجا برپا میشد ما ۴۰ سال است که در این محله هستیم و هر سال مرثیه را برگزار میکنیم. وقتی از یک خانه صدای مرثیه حسین( ع) میآید انگار آن خانه نورانی میشود، برکت مییابد و چای مرثیه میشود تبرک و انسان به خودش میبالد.
مرثیه امام حسین( ع) از اول محرم تا روز دوازدهم برپا میشود.
ما چهار تا خواهر و یک برادر هنگام برگزاری مرثیه کمک دست مادر بودیم. برادرم در خریدهای مربوط کمک میکرد. یک خواهرم مسوول دم کردن چای و ریختن آن بود. خواهر دیگرم چای مرثیه را توزیع میکرد، یکی هم کفش عزاداران را جفت میکرد. خلاصه اینکه ما چهار تا خواهر تدارکات و پذیرایی را انجام میدادیم.
الان هم که ما ازدواج کردیم بچههای جوان و نوجوان ما این کارها را انجام میدهند.
خانم عیوضزاده وقتی میخواهد از حال و هوای مادر مرحومش در روزهای برپایی مرثیه تعریف کند دلتنگ آن روزها شده و ادامه میدهد: دلم برای مادرم تنگ شده، مادرم از سوز دل برای امام حسین( ع) گریه میکرد و در ایام عزاداری خیلی متاثر بود.
از همان جوانی برای ماه محرم و صفر که ماه عزای اهل بیت(ع) است خیلی احترام قائل بود، در این دو ماه اصلا طلا و جواهر و زیورآلات استفاده نمیکرد و میگفت وقتی عزاداریم در ایام عزاداری سیدالشهداء استفاده از زیورآلات خوب نیست.
🔗
http://fna.ir/3eq3jk
🔢 11