126. سدوبیست‌وشش: هسته‌ی جمعیت در پیاده‌روی عمیق چهار‌پنج روز طول می‌کشد تا از هر روستا یا شهر رد شود. پس آن گاه موکب‌ها جمع می‌کنند و گاه جلو می‌کشند. پیاده‌روی بدون موکب حرکت با سرقدم بلند و دورادور پشت سر هسته‌ی جمعیت جنوب یا شرق است در حالی که موکب‌ها رفته‌اند و روی جاده تنهایید. 127. سدوبیست‌وهفت: ما ایرانی‌ها خلع سلاح شده‌ییم، عراقی‌ها اما هنوز سلاح شخصی خود را حفظ کرده‌اند؛ حمل سلاح در مناطق ناامن برای شیعیان به کشف سلاح هم می‌رسد. این طور اگر روی جاده‌ی خانقین-بغ‌داد به زائری با لباس شخصی و سلاح کمری و کالسکه‌ی بچه به دست با خان‌واده برخورید جا نخورید. 128. سدوبیست‌وهشت: تجربه‌ی دشداشه پوشیدن اگر داشته باشید می‌دانید که پیش از بر زمین نشستن محتویات درشتش را خالی می‌کنند که زیر ران نرود؛ در عراق: دسته‌ی کلید، گوشی هم‌راه، قوطی سیگار و گاه سلاح کمری. خیره نشوید و با آن هم‌آن قدر عادی باشید که با آن سه دیگر. 129. سدوبیست‌ونه: در عراق در هر خانه دست کم یک سلاح پیدا می‌شود. میزبان اگر بخواهد برای شما سنگ تمام بگزارد ممکن است زاغه‌‌ی سلاحش در خانه را به شما نشان بدهد که تا کلاش و نارنجک و آرپی‌جی هم می‌رود. اگر وارد نیستید، از بند یا غلاف دست‌دوز سلاح میزبان تعریف کنید. 130. سدوسی: اگر در ایران تیرانداز و تک‌تیرانداز ماهر نیستید دعوت میزبان‌ عراقی‌تان برای نشانه‌روی تفریحی یا مسابقه‌ی دوستانه‌ی تیراندازی را مؤدبانه رد کنید؛ و هم‌این است اسب‌سواری و هم‌این است بلم‌رانی. 🔗 https://t.me/mm_fatemisadr_ir 🔗 https://bonyana.com/26879/