۲۴۴-🌻گفتگوی یعقوب و پسرانش ۳🌻
🌷( پسران ) گفتند ای پدر ما در صحرا به مسابقه ( دویدن و تیر انداختن ) سرگرم بودیم و یوسف را برای نگهداری کالای خود گذاشتیم ( چون بازگشتیم ) یوسف را گرگ دریده و خورده بود اکنون گفتار ما را ممکن است تو تصدیق ( و قبول ) نکنی ولو اینکه ما راست ( بگوییم ) می گوییم. ( سوره یوسف آیه ۱۷ )
🌷و برادران پیراهن یوسف را به خونی دروغی آلوده نموده نزد یعقوب آوردند یعقوب گفت ( حقیقت این نباشد ) بلکه هوای نفس کاری زشت را در نظر شما جلوه داده پس باید شکیبا باشم و شکیبایی شگفت آور و تنها از خداوند یاری طلبم در آنچه بازگو می کنید.( سوره یوسف آیه ۱۸ )
🌷( توضیح: در رابطه با قحطی برادران یوسف از کنعان برای گندم به مصر می آمدند یوسف گفت شما یک برادر دیگر هم دارید و اگر دفعه بعد آن یکی برادرتان را نیاورید گندم نخواهم داد و آنها گفتند می آوریم ) . ( سوره یوسف آیات ۵۹ و ۶۰ )
#قرآن_کریم
┈┉┅━❀💠❀━┅┉┈
عضویت در کانال
#نکته_های_قرآنی 👇
@noktehaye_qurani_momeninezhad