غـََ۪۪ٜ۪ٜؔٛٚؔؔٛٚؔمــڪـَ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ؔٛٚؔ͜͡دﮦ حـٜٜٜٜٜٜٜٜٖᬼـ̲ــ̲سـٜٜٜٜٜٜٜٜٖᬼـ̲ــ̲یــᬼـ̲ـٜٜٜٜٜٜٜٜٖᬼـ̲ــ̲ن
. ای غم! نمیدانم روز ِرسیدن روزی ِگام ِکه خواهد بود اما درین کابوس ِخونآلود در پیچ و تاب ِاین شب ِبنبست بنگر چه جانهای گرامی رفتهاند از دست! دردیست چون خنجر یا خنجری چون درد این من که در من پیوسته میگرید در من کسی آهسته میگرید هوشنگ_ابتهاج