📛😳📃😢📛
#سیاحت_ݟرب
#آقانجفی_قوچانی
#قسمت_بیست_وهفتم
[هادی] گفت: نظر كن به جلوی راه، چه میبینی؟
نظر كردم در نزدیكی اُفُق، دود سیاهی مخلوط با شعله های آتش رو به آسمان میرود. دیدم بوستانهایی كه پُر از درختان یوه است، آتش گرفته.😦
به هادی گفتم: آن چیست؟
گفت: آب بوستانها، از اذكار، تسبیح و تهلیل مؤمنی ساخته شده و حالا، از زبان آن مؤمن، دروغ و تهمتی و لغويّات (کارهای بیهوده) سرزده و آن به صورت آتشی در آمده و حسنات (نیکیها) و باغهای او را دارد معدوم میكند.
صاحب آن درختان اگر ایمان مستقرّ و ثابتی داشت، البتّه به آنها اهميّت میداد و چنین آتشی نمیفرستاد. وقتی به اینجا برسد میفهمد و دود حسرت از نهادش بیرون میآید، ولی سودی نخواهد داشت.😔
👈 از این جهت، ایمان به نتایج و ملكوت اعمال كه انبیاء به ما خبر دادند و از نظرها در جهان مادّی غایب است، حضرت حقّ اهميّت داده و در اوّل كتابش تقوا را ایمان به غیب تفسیر میكند: «هُديً لِلْمُتَّقینَ * اَلَّذینَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَيُقیمُونَ الصَّلوةَ؛
🌟این قرآن برای پرهیزكاران هدایت است، آن كسانی كه به غیب ایمان میآورند و به اقامه نماز بر میخیزند. / سوره بقره، 2و3 »
وقتی كه رسیدیم به آن باغهای آتشخورده و خاكسترشده، دیدیم باد تندی وزیدن گرفت و خاكسترها را بلند نمود و پراكنده و نابود میساخت.
هادی قرائت نمود: «أَعْمالُهُمْ كَرَمادٍ اشْتَدَّتْ بِهِ الرّیحُ فی يَوْمٍ عاصِفٍ؛
🌟اعمال كسانی كه به پروردگارشان كافر شدند، همچون خاكستری است در برابر تندباد در یك روز طوفانی./ سوره ابراهیم، 18»
پس از این باغهای سوخته، باغهای سبز و خرّم پیدا شد كه پر از میوه و گل و ریاحین و آبهای جاری و بلبلان خوشنوا بود.🌼🌷🌻🍄
با خود گفتم: «البتّه آن باغهای سوخته هم مثل اینها بوده و اگر صاحبش به این قصّه آگاه بود، از غصّه و حسرت میمرد.»
هادی گفت: اینجا اوّلِ سرزمین وادی السّلام است كه امنيّت و سلامتی، سراسر آن را فرا گرفته و عصا و سپر را به اسب آویزان كُن و اسب را در چمنها رها كن تا وقت حركت از این منزل، چرا كند.
پس از این كارها رفتیم به در قصری رسیدیم. در خارج دروازه قصر، حوضی کاملاً از بلور و پُر از آب دیدم كه از صفای آب و لطافت حوض گویی آبی بیظرف و حوضی بیآب بود.
«رقّ الزُجاج وَ رقّت الخَمر | فَتَشابها فَتشاكَل الأمر | فَكأنّما خَمر و لا قَدَح | وَ كأنّما قَدَح و لا خَمر؛
🌟ظرف بلورین و شراب به قدری شفّاف و صاف بودند كه به یكدیگر مشتبه شده بودند و مشخّص كردن هر یک از دیگری مشكل بود. پس گویا شراب است و قدحی در كار نیست و یا قدح است و شرابی در كار نیست.»😍
در اطراف حوض، میز و صندلیهای مرغوب با لُنگ و حولههای حریر نهاده بودند.
لخت شده در آن حوض غوطه خوردیم و ظاهر و باطن خود را از كدورات و غلّ و غشّ، صفا دادیم یعنی موهای ظاهر بشره (پوست)، حتّی ریش و سبیل و سایر عیب و نقصهای دیگر، رفع شد.
فقط موی سر و مژگان و چشم و ابروهای مشكین كه مزید بر حُسن است (بر زیبایی میافزاید)، باقی مانده و محاسن پوست، یك پرده افزوده شده (بر زیبایی آن افزوده شده) و كدورات و رذایل باطن نیز پاک گردید.☺️
«وَ نَزَعْنا ما فی صُدُورِهِمْ مِنْ غِلٍّ إِخْواناً عَلی سُرُرٍ مُتَقابِلینَ؛
🌟هرگونه غلّ (صفات رذیله) را از سینه آنان بر میكَنیم و روحشان را پاک میسازیم در حالی كه همه برادرند و بر تختها روبروی یكدیگر قرار دارند./ سوره حجر، 47»
پرسیدم:اسم این چشمه چیست؟🤔
هادی گفت: «ص وَ الْقُرْآنِ الْحَكیم» یعنی: اسم این چشمه «صاد» است كه نام آن در قرآن كریم نیز آمده است.
🆔
@barzakhe
💀🔥🔥👹🔥🔥💀