👆در برم مادر بخواب ای کبوتر بچّه ام لایی لایی اصغرم در برم مادر بخواب غنچة نشکفته ام ای امید آخرم در برم مادر بخواب شاخة بشکسته ام طفل بی بال و پرم در برم مادر بخواب مرغک بی دانه ام خشک کام و حنجرم در برم مادر بخواب از غم بی آبی ات خون شده احوال من مثل تیری آتشین می خورَد بر بال من گریه های آخرت آتشی بر جان زند گریه کمتر کن علی بین پریشان حال من طفلک طنّاز من زنده ام با ناز تو می زنم بر تارِ دل با غمینه ساز تو تا ببینم خفته ای چون کبوتر بچه ای تا رسد آوای جان لحظة پرواز تو ای کبوتر بچه ام لایی لایی اصغرم در برم مادر بخواب لایی لایی گویمت تا بیفتی فکر خواب تا ببینی در دلِ خوابِ نوشین رویِ آب ای فدایِ چشمة خیس و لعلِ خشک تو این تناقض می شود قاتل جان رباب از شرار تشنگی ناله از دل می کشی پنجه بر رخساره ام در مقابل می کشی یا بمیری از عطش یا به میدان می روی رویِ نام کوفیان خطّ باطل می کشی ای کبوتر بچه ام لایی لایی اصغرم در برم مادر بخواب ** نوحه_سروری نوحه_حضرت_علی_اصغر_(ع) @nooheemajmaozakerin