وجود امام در هدایت تکوینی و تشریعی
[۱] در آیه ۵۵ سوره مائده، خداوند میفرماید: «إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ»
این آیه که به آيه
ولایت مشهور است خداوند خود را ولی مؤمنین میخواند. ولایت بالذات از آنِ خداوند است و بالعرض از آنِ پیامبر(صلیالله علیهوآله) و ائمه(علیهالسلام) میباشد. ولایت پیامبر و ائمه اطهار ، تجلیات و مظاهر ولایت الله میباشد. این ولایت بعد از امام حسن عسکری (علیهالسلام) به حضرت مهدی(عجلاللهتعالیفرجهالشریف) تفویض گردیدهاست. از نگاه تقویم
نهم ربیعالاول سالروز آغاز امامت حضرت ولیعصر(علیهالسلام) است؛ امّا در حقیقت، آغاز امامت امام عصر(علیهالسلام) همان روز هشتم ربیع الاول و از لحظه شهادت امام حسن عسکری(علیهالسلام) بوده است. مبنا و پشتوانهی این امر نیز حقایق تکوینی و تشریعی نظام این عالم است.
[۲] در
نظام تکوینی عالم، زمین و آسمان یک لحظه نباید بدون حجت باقی بماند. زیرا موجودیت و کیان جهان، وابسته به وجودِ امام و حجت خداست. چنانکه امام صادق(علیه السلام) فرمودند: «اگر زمین بدون امام بماند در هم فرو رود و اهلش را نابود سازد».(اصول کافی،ج ۱، ص۲۵۲). بحث این حدیث در مورد لحظه است؛ یعنی اگر زمین یک لحظه بدون امام باشد، در هم خواهد رفت. ساختار عالم، وابستگی آن و اهل آن به وجود امام است. پس اگر امکان بقای زمین بدون امام حتی برای یک لحظه وجود داشته باشد معنایش این است که همواره نیز میتواند چنین باشد؛ در این صورت ضرورت امام در بُعد تکوینی از بین خواهد رفت. در برخی از احادیث به طرفةالعین تعبیر شده است: «اگر زمین چشم به هم زدنی بدون امام بماند از بین خواهد رفت.»(اصول کافی، ج ۱، ص ۲۵۲). روایت دیگری از باقر (صلواتاللهعلیه) نقل شده است که حضرت فرمودند:«لَوْ أَنَّ الْإِمَامَ رُفِعَ مِنَ الْأَرْضِ سَاعَه»، بر فرض محال اگر امام حتّی لحظهای از زمین برداشته شود؛ صحبت لحظه است نه یکی، دو روز، «لَمَاجَتْ بِأَهْلِهَا کَمَا یَمُوجُ الْبَحْرُ بِأَهْلِهِ »، همه اهل زمین در هم کوبیده میشوند و از بین میروند. [بحار الأنوار ؛ ج۲۳ ؛ ص۳۴]
[۳] در
نظام تشریع نیز زمین و زمان یک لحظه بدون حجت نبوده، نیست و نخواهد بود. اول اینکه مبنای خداوند این است که حجت را بر بندگان خود تمام کند و این امر وقتی محقق میشود که زمین و زمان یک آن نیز از حجّت تهی نباشد. مصداق آن، آیه ۱۳۴ سوره طه است.(وَلَوْ أَنَّا أَهْلَكْنَاهُمْ بِعَذَابٍ مِنْ قَبْلِهِ لَقَالُوا رَبَّنَا لَوْلَا أَرْسَلْتَ إِلَيْنَا رَسُولًا فَنَتَّبِعَ آيَاتِكَ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَذِلَّ وَنَخْزَى.و اگر ما آنان را قبل از [آمدن قرآن] به عذابى هلاك میکرديم قطعا مى گفتند پروردگارا چرا پيامبرى به سوى ما نفرستادى تا پيش از آنكه خوار و رسوا شويم از آيات تو پيروى كنيم). در ثانی بر همین اساس، اگر کسی فرض کند زمانی فقط دو نفر در عالم باشند، یکی از آن دو حتماً حجّت خواهد بود.(اصول کافی، ج ۱، ص ۲۵۳). سوم اینکه همواره خدای متعال به واسطه حجتش حق و باطل را برای بندگانش روشن میکند تا کسی نگوید من نتوانستم حق را از باطل تشخیص دهم. امام صادق(علیهالسلام) در این مورد فرمودند:«خدا زمین را بدون عالِم وا نمیگذارد و اگر چنین نمیکرد حق از باطل تشخیص داده نمیشد.»( اصول کافی جلد ۱ صفحه ۲۵۲)
[۴] این یک ساختار حکیمانه و الهی هست و و آغاز امامت امام عصر(عجلاللهتعالیفرجهالشریف) نیز در همین ساختار تعریف میشود و مسئله غیبت هیچ خدشهای برای این نظام وارد نمیکند؛ زیرا اًولا نواب خاص و عام ایشان مسیر هدایت انسانها را توسط امام و وجود حجّت خدا در عالَم را هموار کردهاند. ثانیاً امام و حجت خدا در عالم شأن دیگری به جز هدایتِ ظاهری دارد و آن شأن هدایتِ باطنی است. در واقع حلقات زنجیرهای هدایت در بیرون و هم در درون انسانها هیچگاه از هم گسسته نبودهاند. در ضمن رابطه ولایت با جامعه و انسانها، مانند رابطه جان با بدن است . به همان اندازه که ولی امر در جامعه با اجـرای ولایـتش به جامعه حیات می بخشد و امت را از تاریکیهای جهالت میرهاند و به اوج کـمـال و تـرقـی مـیرسـانـد. امـت نـیـز بـا فـراهـم سـاخـتـن زمـیـنـه بـرای اعمال ولایت امام ایفای نقش میکند. ضمن اینکه امام واسطهی فیض الهی به موجودات است و جمیع کائنات، تحت استیلای ولایتی امام قرار دارند. بدین جهت امامت امام عصر(علیهالسلام) از همان لحظه شهادت امام یازدهم(علیهالسلام) محقّق بوده و آغاز شده است.
🖋 مخدره چمنخواه
@noonvalghalam1