نکته ی بعد در خلاقیت، قدرت انتخاب و تصمیم است. بچه ها باید بتوانند با توجه به ذهن و توانایی شان انتخاب کنند و تصمیم بگیرند و باید تأیید شوند حتی اگر مورد پسند ما نباشد. باز هم به تعادل تأکید می کنم چون والدین آزادی محور همه چیز را به تصمیم کودک می گذارند و کنترل محورها هیچ چیز را اجازه نمی دهند که کودک تصمیم بگیرد. خانمی می گفت عید ما رفتیم اصفهان خیلی به ما بد گذشت ولی فامیل همه رفته بودند شمال خیلی بهشون خوش گذشته بود، پرسیدم خوب چرا شما شمال نرفتید؟ گفتند آخه از دخترم نظر پرسیدیم که این عید را کجا بریم اون هم گفت بریم اصفهان!!! پرسیدم دخترتان چند سالشه؟ گفتند 5 سال!! ببینید این جا است که میگم باید به ذهن و توانایی کودک نگاه کرد تا ببینیم که چه تصمیمی در حد او است. تصمیم برای مسافرت خانوادگی در حد بچه ی 5 ساله نیست. تعادل، شناخت، مراحل رشد، سن و .... همه عواملی است که ما باید با جامع نگری در رفتار با فرزندمان در نظر بگیریم. یک نکته ی مهم که در حوزه ی ارزش های زندگی است، بحث مالکیت است. مالکیت و مال من بودن یک فریب بزرگ ذهن است. هر چیزی که در اختیار ما هست امانت است. اگر گول مالکیت را بخورید ذهن فعال بسته می شود. در داستان ادیسون وقتی دید کارخانه اش آتش گرفته، وقتی شعله را نگاه می کرد، گول ذهنش را نخورده و به این معتقد بود که هیچ چیزی مال من نبوده ولی الان شعله های آتش مال من است چون دارم می بینمشان؛ و لذت می برم. (ادامه دارد...) {قسمت12} [مباحث کودک متعادل ] @nooredideh👈کانال تربیتی نوردیده