بعد از شهادتِ خانم سه ساله امام سجاد سر به دیوارِ خرابه گذاشت و به شدت گریه میکرد و میگریست!
عمه جان زینب"سلام الله علیها"بهش فرمود:
برادرزاده جانم شما امامی! حجتِ خدایی!
برای چی اینطور بی تابی؟
آقاجان فرمود:
عمه جان...
دلم برای این میسوزه که دیروز رقیه سر به دیوار گذاشته بود و رنگ به رخسارش نداشت! به گفتم رقیه خواهرم؟ چی شده که سر به دیوار گذاشتی و رنگِ صورتت پریده؟ رقیه جوابی داد که دلم رو سوزوند عمه جان! بهم جواب داد:
داداش...؟
تویِ این شهر بچه ای مثلِ من گرسنه هست؟😭
#رقیهجانم