جــــابر زمانه ام... مادختران فاطمی همه از نسل زینبیم...وراه توجزراه حسین(ع)نیست...اگرچه "قِلَّه عَدَدِناوکِثرَہَ عَدوِّنا"...اما برادرم کدام خواهراست که داغ برادر راببیند وآرام بگیرد...کدام خواهراست که وصیت برادرش رابه فراموشی بسپارد...عهدما باتوتاسرجان است...تاآن زمان که،پیامت...آرمان هایت...عقیده ات ومظلومیتت...رادرگوش جهانیان خطبه نخوانیم...ازپانمی ایستیم...اجازه نخواهیم داد،حتی قطره ای ازخون پاکت هم پایمال شود،که خون تو انقلابی ست...ازجنس انقلاب مولایت...راهی که درپیش داری همان راهیست...که سال هاپیش پیمودی وپایانش جزلحظه ی شیرین وصال چیزی نخواهد بود...وچه خوش است لحظه ی وصال یار... اگرچه راه بیابان طولانی است وخرابه درپیش،اگرچه زخم زبان شامیان درانتظارمان خواهد بود... برایمان فرقی نخواهد کرد...چه به اجبار اسیرگیروبند های دنیویِیمان کنند...چه درکاخ یزیدیان زمانِمان ببرند...تازمانی که عشق مقتدایمان است..."مارَایتُ الّا جَمیلا"