🌹آخرین عروس آمده بود خانه امام هادی علیه السلام. امام خوش آمد گفت. فرمود: کیسه ای طلا به تو بدهم یا بشارت شرافت ابدی؟ گفت: پول نمی خواهم. بشارت بدهید. فرمود: تو را به پسری بشارت می دهم که پادشاه شرق و غرب عالم خواهد شد. زمین را از عدالت آکنده می کند بعد از آنکه پر از ظلم شده باشد. نرجس سرخ شد. سرش را انداخت پایین. با شرم پرسید: پدر این پسر؟! شنید: پسرم حسن. همان کسی که خوابش را دیدی. همان که جدم رسول خدا صلی الله علیه وآله در عالم خواب تو را از عیسی مسیح برایش خواستگاری کرد. 📚کمال الدین،ج۲ص۴ https://t.me/noorserajmahdieh https://whatsapp.com/channel/0029Vax3n4h3wtbDgZ6W2r3Y https://eitaa.com/joinchat/3413639400Cac92a789d9