💚«آنکه او خوبی به سیم و زر فروخت     روسپی باشد نه حوران جـَنان     تا نگردی پاک‌دل چون جبرئـیل     گر چه گنجی در نگـُنجی در جهان» 🌱فصل چهارم کتاب محدودیت صفر، صفحه ۵۵ «حقیقت هولناک درباره‌ی قصد‌ها یا نیـات» جمله‌ای از «بنجامین لیبت» می‌گوید: 📚 «زندگی درون‌ذهنی ما تنها چیزی است که برای ما اهمیت دارد.» ☘متأسفانه این جمله به‌ خوبی ترجمه نشده است، کلمه‌ی subconscious = ناخودآگاه را درون‌ذهنی ترجمه کرده است. 👈که ما به «ناخودآگاه» یا «ضمیر باطن» می‌شناسیم. 🔹زندگی در ناخودآگاه ما اهمیت دارد. 👈مابقی چندان مهم نیست. ☘کلماتی که درست ترجمه نشده است را خدمت شما می‌گویم تا آن را اصلاح کنید. و اگر شخصی بتواند یک reversion = ترجمه مجدد روی این کتاب انجام دهد، بسیار خوب می‌شود‌. صفحه‌ی ۵۶:  📚 «اولین تماسم با دکتر هولن باعث شد که میلم به دانستن بیشتر شود.» ☘در عرفان پدیده‌ای به‌نام جذبه، جذبه‌ی پیـر یا جذبه‌ی شیخ وجود دارد. 👈که وقتی کنار اولیاءالهی قرار می‌گیریم، ناگهان اشتیاق ما بیشتر می‌شود. 👈در گذشته عرفای سابق، مجاور پیر یا شیخی یا مجاور یک عارف می‌شدند. 🔹«مجاور شدن» یعنی ما فقط در کنار یک عارف قرار بگیریم. 👈همین‌که در کنار او باشیم از الطاف معنوی او بهره‌مند می‌شویم.  ☘در کنار عرفا زندگی می‌کردند و همین‌که مدتی در کنار آن فرد چله‌نشینی می‌کردند، 👈از حس و حال معنوی خاصی برخوردار می‌شدند. ☘این بحث مفصل است و در اینجا مجال توضیح نیست. 👈این‌که شما با افراد معنوی در ارتباط باشید تاثیر مثبتی بر شما دارد و وقتی شما به کسی تقدس می‌بخشید و دوستش دارید، 👈رفتارهای آن فرد خیلی سریع روی شما کپی می‌شود. ☘من دیده‌ام کسانی را که شاگرد یک پیر بوده‌اند. بعد از مدتی لباس پوشیدن، رفتار و حتی حرکات فیزیکی‌ آنها شبیه به آن پیر می‌شد. بعد از مدتی تن صدا و تکیه کلام‌ها هم شبیه به آن پیر می‌شد. 👈این تاثیری است که ذهن ما از آن می‌گیرد. ☘اگر شما گاهی در کنار بزرگان معنوی قرار بگیرید، می‌تواند مؤثر باشد و به‌نوعی انسان را تشنه می‌کند. 👈چون بودن در کنار کسانی‌که سطح تشعشع بالایی دارند یا به روحانیت و معنویت بالایی رسیده‌اند، حس خوبی دارد. 📚«از اولین تماسی که با او داشتم میل به دانستن در من بیشتر شد. من از او سوال‌هایی در مورد سمیناری که چند هفته بعد برگزار می‌شد، پرسیدم. او سعی نکرد مرا ترغیب به شرکت در آن کند.» ☘گفتیم که برای عرفا اصلا مهم نیست که چه کسی با ایشان همراه است. آن مسیری که دارند را می‌روند. 👈مهم نیست که این مسیر شلوغ باشد یا خلوت. 👈اگر عارفی خواست حرکتی انجام دهد، 👈اصلا برایش مهم نیست که جمعیت زیاد باشد یا کم! 👈اگر می‌بینید تشنه این است که مورد تشویق قرار بگیرد و جملاتی مثل، ما دوستت داریم، برای ما محبوب هستی، برای سلامتی او فلان کار را انجام دهیم. 👈این‌ها نشان می‌دهد که در قید و بند آن افراد است. 👈اما کسی که به این مسائل اهمیت ندهد به مسائل عرفانی نزدیک‌تر است.