💚"شنیدند بازارگانان خبر        که ظلم است در بوم آن بی هنر       بریدند از آنجا خرید و فروخت       زراعت  نیامد رعیت بسوخت" ☘ یعنی سرمایه گذارها،  👈 از آن مملکت سرمایه‌شان را خارج کردند. ☘ یا تجار دیگر حاضر نشدند در جایی که؛ 👈 تعرفه‌های اقتصاد، نامناسب است،  👈 گمرکش ایراد دارد. 👈 با آنجا صادرات واردات کار کنند. 👈 و در واقع رعیت هم دیگر سوخت به خاطر این قضیه، 👈 فرار سرمایه‌ها در این مملکت اتفاق افتاد. 💚"چو اقبالش از دوستی سر بتافت       به ناکام دشمن بَر او دست یافت" 👈 می‌گوید با این کار دوستان خودش، 👈 یعنی هموطنان  خودش را آزرد. 👈 و از آنها فاصله گرفت. 👈 این اتفاق که افتاد دشمن بر او دست یافت. 👈 یعنی به او حمله کرد. 💚"ستیز فلک بیخ و بارش بِکَند       سُمِ اسب دشمن دیارش بِکَند" 👈 یعنی دیگر حمله کردند، 👈 و درخت مملکتش را از بیخ و بُن کندند. https://eitaa.com/noorveshghelahi