وقتی که دختران امیرالمؤمنان علی(علیه‌السّلام )به کوفه رسیدند،مردم شهر جمع شدند تا آنها را ببینند. اُمِّ کلثوم فریاد زد: [یا اهل الکوفة!أما تستحون من اللّه و رسوله أن تنظروا إلی حرم النبی(صلوات الله و سلامه علیه و آله)؟_ای مردم کوفه!شما از خدا و رسولش خجالت نمی کشید که به ناموس پیامبر نگاه می کنید؟]. یکی از زن های کوفه که اسراء را در آن حال دید گفت:شما اسیران متعلّق به چه دین و کشوری هستید؟. زن ها فرمودند: [نحن أساری آل محمد_ما اسیران از خاندان محمد هستیم]. چند نفر از کوفیان،برای کودکان،خرما و نان و گردو آوردند،حضرت ام کلثوم(زینب کبری)بر سرِ آنها فریاد زد: "صدقه بر ما حرام است".آن گاه آنها را از دست کودکان گرفت و به زمین انداخت. 📚مقتل مقرم،ص۳۷۴_۳۷۵ 📚الدمعةالساکبه،ص۳۶۴ 📚مثیرالاحزان،ص۸۴ 📚لهوف،ص۸۱ 📚اسرارالشهادة،ص۴۷۷ 📚تظلم الزهراء،ص۱۵۰ 🏴🏴🏴