⚛⚛⚛اما مرگ بر آمریکا در ایران سر داده می شود و یعنی اینکه ..! ✅یکم : یعنی اشراف ایران بر عراق و بیرون راندن آمریکا از این کشور در حالیکه آمریکا این کشور را در زمان صدام تسخیر و فرماندار نظامی برای آن تعیین کرده بود! ⚛دوم: یعنی حفظ امنیت بزرگترین راهپیمایی جهان در عراق در اربعین حسینی (ع) اونهم در زمانی که در این کشور جنگ خانه به خانه بود و بخش زیادی از آن کشور در اختیار تروریست ها قرار داشت ! ✅سوم: یعنی پیش پا افتاده ترین راکت ها و موشک های ایرانی در جنگهای 22و33روزه و .. درغزه و لبنان گنبد آهنین اسرائیل را به سخره گرفتن !.... یعنی اگر اسرائیل بخواهد غلطی بکند تلاویو و حیفا را با خاک یکسان میکنیم ! ⚛چهار: یعنی حفظ نظام سوریه در حالیکه رئیس جمهور آمریکا دستور آغاز حمله نظامی به این کشور را صادر کرده بود اما وقتی به دستور رهبر معظم انقلاب تصاویر و فیلم های امنیتی مراکز و پایگاههای نظامی آمریکا در منطقه را برای آنها فرستادند فردای آنروز اوباما گفت در مورد سوریه عجله نمی کنیم !! ✅پنجم: یعنی وقتی که تروریستها به خودشون اجازه دادند به ساختمان مجلس شورای و حرم مطهر حضرت امام حمله کنند سپاه پاسداران با موشک ها ی نقطه زن مقر فرماندهی آنها در دیروزور را بر سرشان خراب کرد! ⚛ششم : مرگ بر آمریکا یعنی دستیابی به دانش هوا فضا ..انرژی هسته ای ، نانو و لیزر و ژنیتک و خیلی چیزهای دیگر.... آنهم در شرایط تحریم ، آنهم تحریم های فلج کننده به قول اوباما.... نوری برتاریکی, [۲۰.۰۹.۱۷ ۱۷:۱۲] [Forwarded from مطبوعات قدیمی] ✳️ و ارزش تف غلیظ صادق زیباکلام در یادداشتی که روزنامه شرق آن را منتشر کرده اظهارات سراسر فحاشی علیه ایران و کشورمان را درمجموع « خیلی محتاط‌تر، پخته‌تر و شاید از برخی جهات، عمیق‌تر » از آن چیزی خوانده که از او انتظار می رفته است. فارغ از این که زیباکلام در این نوشتار نفس حضور در سازمان ملل را پیروزی ایران شمرده است بی آن که بگوید چرا در هشت سالی که به نیویورک می رفت به این پیروزی معترف نبوده و اذعان نداشته اند پخته خواندن اظهارات هتاکانه ترامپ حتی مرغ پخته را به خنده و حتی شاید گریه شدید وا می دارد. با خواندن این یادداشت ناخودآگاه یاد افتادم که در خاطرات به آن اشاره شده است ؛ « بیدار که شدند در باغ تفرج فرمودند. من دور ایستاده بودم. فرمودند بیا جلو پدرسوخته چرا آنجا کز کرده ای؟ به قدری از این التفات مشعوف شدم که مافوق نداشت. خدمت رسیده و تعظیم کردم. فرمودند فلانی نپرسیدی سغر مازندران چه شد. عرض کردم وظیفه چاکران اجرای فرمان است. زهره سوال البته نداریم. خیلی اظهار تفقد کردند. بعد فرمودند فلانی دستت را بگیر...گرفتم. تف غلیظی کف دست چاکر انداختند. خیلی لذت داد. فرمودند این را همینطور ببرید منزل بمالید بر سر و کله بچه ها. گاهی که قبله عالم اینطور به بنده تفقد می فرمایند از شعف ابداً حال خودم را نمی فهمم. کم مانده بود بدون اجازه مرخصی به سمت خانه بدوم. قبله عالم ملتفت شدند لبخندی زده و فرمودند بدو می دانم که خیلی عجله داری. از فرط ذوق بی اختیار شدم فی الفور کفش مبارک را لیسیده، آب دهان در مشت روانه خانه شدم. گمان ندارم در تاریخ شاهنشاهی این مملکت پادشاهی اینطور رعیت نواز بوده باشد. ان شالله عمر نوح بفرمایند.» واقعا هر از گاهی انسان از تحلیل می ماند که چرا برخی این چنین به جاده خاکی زده اند ، شاید این یک نوع بیماری باشد ، برخی معتقدند مریض است و تنها می خواهد مخالفت کند ، او اگر در آمریکا و میان نمایندگان سخنرانی کند از دفاع می کند اگر در ایران به منبر رود از آمریکا ، اگر به برود تجزیه طلبی را می کوبد و اگر در تهران به تحلیل ماجرا بنشیند آن را حق کردهای عراق که سهل است ایران می شمارد ...او در هر جمعی فقط باید بداند که مردم به چه معتقدند تا خلاف آن را بگوید و استدلال بیاورد فرقی ندارد که این سخنان درست است و با واقعیت قدسی عالم منطبق و یا غیر منطبق ...او باید دیده شود و همراهی کردن با مردم و حقیقت این منظور را برآورده نمی سازد ... از خدا شفای این بیمار هر چند صعب العلاج را می طلبم ...هر چند امیدی هم به آن ندارم! http://t.me/joinchat/AAAAADvrUvoqkIWKAShK7A نوری برتاریکی, [۲۰.۰۹.۱۷ ۱۷:۵۰] [ Photo ] نوری برتاریکی, [۲۰.۰۹.۱۷ ۱۹:۲۲] [ Photo ]