🔸امام صادق سلام الله علیه پرسش‌های زير را از طبيب هندی پرسيدند : 👇 ⁉️چرا جمجمه سر چند قطعه است؟ ⁉️چرا موي سر بالای آن است؟ ⁉️چرا پيشانی مو ندارد؟ ⁉️چرا در پيشانی ، خطوط و چين وجود دارد؟ ⁉️چرا ابرو بالای چشم است؟ ⁉️چرا دو چشم ، مانند بادام است؟ ⁉️چرا بينی ميان چشم‌ هاست؟ ⁉️چرا سوراخ بينی در زير آن است؟ ⁉️چرا لب و سبيل بالای دهان است؟ ⁉️چرا مردان ريش دارند؟ ⁉️چرا دندان پيشين ، تيز تر و دندان آسياب ، پهن و دندان بادام شكن ، بلند است؟ ⁉️چرا كف دست‌ها مو ندارد؟ ⁉️چرا ناخن و مو جان ندارند؟ ⁉️چرا قلب مانند صنوبر است؟ ⁉️چرا شُش دو تکّه است و در جای خود حركت می كند؟ ⁉️چرا کبد (جگر) خميده است؟ ⁉️چرا دو زانو به طرف پشت خم و تا می گردند؟ ⁉️چرا گام‌ های پا ميان تهی است؟ ❌ طبيب هندی در پاسخ به تمامی پرسش‌های بالا گفت : نمی دانم. ✅ امام فرمود : من علّت اين ها را می دانم ، طبيب گفت : بيان كن. ‼️امام علیه السلام فرمود : 👇 ✅ جمجمه به دليل اينکه ميان تهی است ، از چند قطعه ، آفريده شده است و اگر قطعه قطعه نبود ، ويران می شد ، بنابراين چون چند قطعه است ، ديرتر می شكند. ✅ مو در قسمت بالای سر است ، چون از ريشه آن روغن به مغز می رسد و از سر موها كه سوراخ است ، بخار ها بيرون می رود و سرما و گرمایی كه به مغز وارد می شود ، دفع می شود. ✅ پيشانی مو ندارد ، برای آنكه روشنایی به چشم برسد. ✅ خطّ و چين پيشانی نيز عرقی را كه از سر می ريزد ، نگه می دارد تا وارد چشم‌ ها نشود و انسان بتواند آن را پاک كند ، مانند رودخانه‌ ها كه آب‌ های روز زمين را نگهداری می كنند. ✅ ابروها بالای دو چشم قرار دارند تا نور به اندازه ی کافی به آن ها برسد ؛ ای طبيب ، نمی بينی وقتی شدّت نور زياد است ، دست خود را بالای چشم‌ ها می گيری تا روشنی به مقدار کافی به چشم‌هايت برسد و از زيادی آن پيشگيری كند؟! ✅ بينی بين دو چشم قرار دارد تا روشنايی را بين آن ها به طور مساوی تقسيم كند. ✅ چشم‌ ها شکل بادام هستند تا ميل دوا در آن فرو برود و بيرون آيد ؛ اگر چشم چهار گوش يا گرد بود ، ميل در آن به درستی وارد نمی شد و دوا به همه جای آن نمی رسيد و بيماری چشم درمان نمی شد. ✅ خداوند سوارخ بينی را در زير آن آفريد تا فضولات مغز از آن پايين بيايد و بو از آن بالا رود. اگر سوراخ بينی در بالا بود ، نه فضولات از آن پايين می آمد و نه بوی چيزی را در می يافت. ✅ سبيل و لب را بالای دهان آفريد ، تا فضولاتی را كه از مغز پايين می آيد ، نگه دارد و خوراک و آشاميدنی به آن آلوده نگردد و آدمی بتواند آن ها را از آلودگی پاک کند. ✅ برای مردان محاسن (ريش) را آفريد تا نيازی به پوشاندن سر نداشته باشند و مرد و زن از يكديگر مشخّص شوند. ✅ دندان‌ های پيشين را تيز آفريد تا گزيدن آسان گردد و دندان‌ های آسياب را برای خرد كردن غذا پهن آفريد ، و دندان نيش را بلند آفريد تا دندان‌ های آسياب را مانند ستونی كه در بنا به كار می رود ، استوار كند. ✅ دو كف دست را بی مو آفريد تا لمس كردن با آن ها صورت گيرد. اگر کف دست مو داشت ، وقتی انسان به چيزی دست می کشيد به خوبی آن را حس نمی کرد. ✅ مو و ناخن را بی جان آفريد ، چون بلند شدن آن ها زشت و کوتاه کردن آن ها زيباست. اگر جان داشتند ، بريدن آن ها همراه با درد زيادی بود. ✅ قلب را مانند صنوبر ساخت ، چون وارونه است. سر آن را باریک قرار داد تا در ريه‌ ها در آيد و از باد زدن ، ريه خنک شود. ✅ كبد را خميده آفريد تا شكم را سنگين كند و آن را فشار دهد تا بخار های آن بيرون رود. ✅ خم شدن زانو را به طرف عقب قرار داد تا انسان به جهت پيش روی خود راه رود و به همين علّت حركات وی ميانه است و اگر چنين نبود ، در راه رفتن می افتاد. ✅ پا را از سمت زير و دو سوی آن ، ميان باريک ساخت ، برای آن كه اگر همه ی پا بر روی زمين قرار می گرفت ، مانند سنگ آسياب سنگين می شد. سنگ آسياب چون بر سر گردی خود باشد ، كودكی آن را بر می گرداند و هر گاه بر روی زمين بيافتد ، مردی قوی به سختی می تواند آن را بلند كند. ⚠️ آن طبيب هندی گفت : اين ها را از كجا آموخته‌ ای؟ امام فرمود : از پدرانم و ايشان از پيامبر صلی الله علیه وآله و او از جبرئيل ، امين وحی و او از پروردگار كه مصالح همه اجسام را می داند. 👈طبيب هندى كه چنين شخصيت علمى را در عمرش نديده بود ، به فكر فرو رفت. آنگاه در حالى كه محو تماشاى سيماى امام بود ، چنين لب به سخن گشود: ☝- تصديق مى كنم و شهادت مى دهم كه جز خداى يگانه ، خدايى نيست و محمد فرستاده اوست. به خدا سوگند ، تاكنون كسى را در طب ، عالم تر از تو نديده ام ... 📚بحارالانوار 14/478