🔆 آنچه که در این جمله‌ی شریف و کوتاه و پرمغز «النّاس معادن کمعادن الذّهب و الفضّة» مورد نظر است، وجود استعدادهای پنهان در هر فردی از افراد انسان است. در این حدیث میخواهد بفرماید: همچنان که معادنی وجود دارد که در اینها طلا هست، نقره هست و ظاهر کار، سنگ است، خاک است، زمین است، چیزی محسوس نیست ... اما اگر بکاوید، اگر بشناسید، اگر قدر بدانید، در زیر همین سنگ و خاک معمولی، یک عنصر گرانبها پیدا خواهید کرد که ارزش آن با ارزش آنچه که در ظاهر دیده میشود، قابل مقایسه نیست ... انسانها هم همین جورند؛ یک ظاهری وجود دارد که در حرکات و سکنات و گفتار و رفتار و کردار انسانها، آدم اینها را میبیند؛ اما یک باطنی هم وجود دارد که آن عبارت است از استعدادهای متراکمی که خدای متعال در وجود انسان گذاشته است ... ⛏👷‍♂چنان که اگر روی معدن کار کردید، تلاش کردید، زحمت کشیدید، میتوانید به آن ماده‌ی ذیقیمتی که در آن هست، برسید ... در انسان هم همین جور است؛ احتیاج به تلاش دارد؛ باید کسانی سعی کنند این استعدادها را به فعلیت برسانند. 🧠 شرط لازم هم این است که شما این ماده را بشناسید. کسی که نداند طلا چیست یا نقره چیست، اگر در این معدن به طلا هم برخورد کند، چون نمیشناسد، از آن صرفنظر خواهد کرد. باید بدانید طلا یعنی چه و چه ارزشی دارد، بعد بروید استخراج کنید، زحمت بکشید، طلا را استحصال کنید. در انسان هم همین جور است ... طلا یک جا لازم است، نقره هم یک جای دیگر لازم است؛ آنجائی که شما از نقره باید استفاده کنید، اگر از طلا استفاده کردید، به نتیجه نمیرسید؛ آنجائی که از آهن باید استفاده کنید، اگر از طلا استفاده کردید، به نتیجه نمیرسید؛ هر کدامی برای یک کاری لازم است... استعدادیابی، استعدادشناسی، قدر استعداد را دانستن، راه استخراج این استعدادها و به فعلیت رساندن آنها را بلد بودن، بعد با ظرافتِ تمام این را دنبال کردن، این آن چیزی است که بروز استعدادها را نتیجه خواهد بخشید؛ پیغمبران این کار را میکردند «لیستأدوهم میثاق فطرته و یذکّروهم منسىّ نعمته ... و یثیروا لهم دفائن العقول» . (۲) پیغمبران خرد انسانها را برمی آشفتند، آنها را مبعوث میکردند، آنها را به کار وامی داشتند؛ این همان کشاندن استعداد است... 💎بیانات رهبری عزیز، ۲۳ بهمن ۱۳۹۱