@notrino زندگی نامه کارآفرینان 📜 داستان مهندس حسین سلطانی کارآفرین موفق ایرانی- قسمت 3⃣ 😑دوره ما، انشای علم 📚 بهتر است یا ثروت 💵 بورس همه کلاس های انشا بود و ما بی هیچ تردیدی می نوشتیم: البته واضح است که علم بهتر است ✔️ و بعد هم استدلال می آوردیم که زیرا با علم می شود ... و با ثروت نمی شود ... 🙂 معلم ما هم سری تکان می داد و تأیید می کرد و زنگ آخر درباره برتری علم و به دردنخور بودن ثروت یک سخنرانی 🗣 مفصل می کرد و دست آخر نتیجه می گرفت علم بهتر است چون نمی شود آن را دزدید اما ثروت را می توان دزدید ⚠️ 🧠 به این صورت در ذهن ما فرو می کردند که ثروت خوب نیست. خیلی دلم می خواهد الان از معلم مان بپرسم اگر کسی ثروت داشته باشد آیا آن را در جیبش 🎒 این طرف و آن طرف می برد که کسی آن را بدزدد؟ کدام دزد می تواند یک کارخانه 🏢 را بدزدد؟ 🤯آموزه های غلط در ذهن ما طوری نشسته بود که تصور می کردم پولدارها آدم های خیلی بدی هستند 👈 البته امروز هم در بیشتر فیلم ها و سریال ها و داستان ها به غلط آموزش داده می شود که پولدارها آدم های بدی هستند. 🤔 ما کودکان دهه پنجاه، سال های بسیار سختی را سپری کردیم، هر چه بزرگتر می شدم و به پایان دوره دبستان نزدیک می شدم، خودم را بیشتر می شناختم و متوجه می شدم که به هنر 🎨 علاقه زیادی دارم ... 💸 پول هایم را خمیربازی می خریدم و با آن مجسمه درست می کردم. آن زمان خمیرها پنج رنگی ❤️💛💚💙💜 بود و تنها چیزی که نداشت کیفیت بود 🔚 دسته آخر همه رنگهایش تبدیل به طوسی می شد و بوی بدی هم می داد اما من عاشق آن بودم ... 😊با حداقل امکانات می نشستم و مجسمه های مختلف درست می کردم، پیرزنی می ساختم که در سفره خانه سنتی قلیان به دست دارد. چهره سازی را حرفه ای انجام می دادم و ابزاری هم که داشتم چند چوب کبریت و خلال دندان و نخ و ... بود. 🕛گاه چنان سرگرم کار می شدم که یادم می رفت غذا 🍛 🍳بخورم و مادرم چند بار صدایم می کرد و بعد که می دید غرق کار 🏊‍♂ هستم پی اش را نمی گرفت ... 🕦گاهی سر بلند می کردم و می دیدم بیش از ده ساعت است که پیوسته با این خمیرها مشغول هستم. بعد برای اینکه خراب نشوند آن را در فریزر ❄️ می گذاشتم و هر کس که به منزل ما می آمد با شوق و ذوق آن ها را نشان می دادم. 😲 گاهی باور نمی کردند که این ها ساخته دست من است که دوازده سیزده ساله بودم. چنان جزئیات را رعایت می کردم که واقعا هنری و شگفت انگیز بود. ❤️این علاقه تا جایی پیش رفت که سال سوم راهنمایی اعلام کردم که من می خواهم هنر بخوانم ... 🌐ادامه دارد ...