علیه‌السلام 🔹یادم نمی‌ره...🔹 داره جگرم می‌سوزه چشم ترم می‌سوزه انگار هنوز تو آتیش بال و پرم می‌سوزه مادرو چشمای ترشو لالۀ روی معجرشو اون نگاه‌های آخرشو یادم نمی‌ره بغضی غریبه توی صدام صحنه‌ای که دیدم با چشام غربت و تنهایی بابام یادم نمی‌ره راحت می‌شم امشب دیگه از این غم خدایا غرق اشک و آهم خسته‌ام از دست دنیا «یا مولا یاحسن غریب شهر مدینه» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ بی وفایی‌ها پیرم کرد از همه دلگیرم کرد زخم زبون مردم از زندگی سیرم کرد شب تا سحر می‌باره چشام دنیا مثه زندونه برام طعنه‌های دور و بری‌هام خون کرد دلمو لشکر کوفه لشکر شام دنیا طلب‌های بی مرام دین فروشی به مال و مقام خون کرد دلمو این دنیای غربت خدایا جای حسن نیست حتی توی خونه جز غریبی سهم من نیست «یا مولا یاحسن غریب شهر مدینه» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ اگه مصیبت‌ها از این زهر ستم می‌بینم اما عزیزانم رو دور خودم می‌بینم زینبو می‌بینم کنارم چشمامو روی هم می‌ذارم طاقت اشکاشو ندارم ای وای ای وای بی‌تابم از اشکای حسین کشته منو غم‌های حسین غربت عاشورای حسین ای وای ای وای لا یَومَ کَیَومِک یعنی یک دنیا غریبی روی نیزه قرآن بخونه شیب الخضیبی «لا یَومَ کَیَومِک یا أخَا المَظلُوم یا حُسین» 🔹@nouhekhan