❇️آسمان و زمین به امر امام هادی (علیه السلام)
✴️نقل است:که به امام علی النقی (علیه السّلام) عرض شد: می توانید به آسمان بروید و چیزی بیاورید که در زمین مانند نداشته باشد تا برای ما برهانی باشد؟
🔸حضرت به هوا پرواز نمودند و ایشان را نگاه می کردند تا از نظرها غایب شدند،هنگامی که برگشتند با وی پرنده ای از طلا بود. در گوشش گوشواره و در منقارش دری بود و می گفت:
✨《 لا اله الا الله محمّد رسول الله علی ولی الله》✨ پس حضرت فرمودند: این پرنده ای از پرنده های بهشت است. سپس او را رها نمودند تا برگشت.
✴️متوکل (لعنةالله علیه)دستور داد که تمام لشکریان در سامراء در محلی اجتماع نمایند و هر یک از سواران توبره خود را از گل و خاک پر کنند و در بیابان روی هم بریزند! پس از آنکه سپاهیان چنین کردند آن خاکها مانند تلی نمایان شد و آن را تل المخالی نام نهادند (تلی که از خاک توبره ها به وجود آمده) و پس از آنکه متوکل لعین با حضرت ابوالحسن (علیه السّلام) روی آن تل ایستادند رو به امام نموده و گفت:
🔹 شما را اینجا آوردم تا کثرت و عظمت لشگریان مرا ببینی و دستور داده بود که تمام لشگریان مسلح و با ساز و برگ کامل آماده باشند تا حضرت را بترساند، که مبادا امام (علیه السّلام) و یا نزدیکان وی در صدد خروج علیه او باشند!
☀️امام هادی(علیه السّلام) فرمودند: آیا می خواهی من نیز لشگریان خود را برای تو نمایان سازم؟
گفت: بلی
حضرت زیر لب دعائی خواندند و فرمودند: نگاه کن!
چون متوکل (لعنةالله علیه)نگاه کرد دید میان زمین و آسمان از شرق تا به غرب پر است از فرشتگان مسلح که گوش به فرمان آن حضرت ایستاده اند خلیفه از مشاهده آنها غش کرد و به حال بیهوشی افتاد.☀️
و پس از آنکه به هوش آمد
امام فرمودند:
💫 ما را به دنیای شما رغبتی نیست و ما مشغول آخرتیم و تو بی خود درباره ما چنین گمانهائی می کنی؟
📚الارشاد، ص ٣۰٧ و ٣۰٨
اصول کافی ج ۱، ص ۳۴۴
اعلام الوری طبرسی ج ٢، ص ۱۱٧
الخرایج و الجرائح: ج ٢، ص ۶۷۴.
الثاقب فی المناقب: ص ۵۳۸-۵۳۲ بحارالأنوار: ج ۵۰، ص ۱٣٨