❌هزار من یک ملت❌ آه، آه!! درد بزرگ و جانکاهی است که راه و چاه سوزان و جهنمی را به پیش گیری و خویشتن را در آن درافکنی اما خیال خامی در سرت زمزمه کند که داری در مسیر بهشت آرزوها قدم بر میداری... آری! این قائد گمراهی همان من، تو و او و «ما»ی هزاران «من» است که همه ما را چون حماری در گِل و لای متعفن، فرو برده است... بدون اینکه بدانیم و بفهمیم و یا نخواهیم بفهمیم و اما چنین پنداریم که بر بال براق روشنایی و افتخار و اقتدار سوار هستیم و دیگران حسرت ما می‌خورند... آی افکار و رفتار و گفتار پریشان «هزار من» تا کی و تا کجا و به کدام مقصد و مقصود چنین شتابان این مسیر پر از خار و خواری را می‌پیمائی و بر پیکر خود تازیانه می‌زنی!؟؟ اندکی صبر و تحمل و کمی اندیشه و مراجعه به وجدان تاریخ باید کنی تا «آفتاب آید دلیل آفتاب»... به خدای احد و صمد که با منیت‌های انحصاری و خودساخته به هیچ چیزی نرسیده و نخواهیم رسید بلکه برعکس هرچه داریم از دست و خزانه خود می‌دهیم و البته اگر چشم حق‌بین گشایی می‌بینی که تا کنون هرچه داشته‌ایم از کف داده‌ایم و ادل دلیل بر این مدعا، تجربه و زیست اجتماعی گذشته ماست... سال‌ها، ما این همه به سر کله و پاچه و اعتقاد و آرمان و هدف و شخصیت و مذهب هم زدیم، چه نتیجه گرفتیم؟ نه تو توانستی بزرگی و حقانیت خود و اربابانت را به اثبات برسانی و مرا قانع کنی و نه من موفق شدم عقیده شخصی و ناشی از تعصبم را بر تو قالب کنم و تو را به کیش و پندار خود در آورم...به وجدان و دانسته‌هایت مراجعه کنی گفته‌های مرا تصدیق خواهی کرد... 🍀چه باید کرد؟ 🤝بیاییم ضمن احترام به بزرگان و افراد مورد احترام یک مذهب، یک قوم، یک جریان سیاسی و... از برجسته‌کردن این خرده‌سیستم‌ها به جد و جهد پرهیز کنیم و با نگاه کلان ملی و فراقومیتی و فرا حزبی، شالوده‌های یک ملت بزرگ را به نام «ملت افغان» رقم بزنیم.! گذشتگان ما هرچه کردند، تمام شد و رفتند و دیگر در سرنوشت امروز و فردای ما دخیل نیستند. این جهت‌گیری‌های غیر عاقلانه و فکر باطل و ناصواب ما هستند که فکر می‌کنیم گذشته ملالت‌بار و نکبت‌بار و مبهم و درهم‌ گذشتگان مان مرهمی است برای حال و روز امروز و پیکر زخم‌خورده و رنجور اکنون ما و چنان محکم بر پای این بت‌های سر به قله مان ایستاده‌ایم و جانانه از آن‌ها دفاع می‌کنیم که گویا تنها مسیر مستقیم رسیدن به عزت و شوکت و اقتدار و رشد و پیشرفت و تعالی همین است و دیگر هیچ. بیا دست برادری و برابری بده تا از تجمیع این دست‌ها، یک دست واحد پولادین بهم زنیم و از گفته‌های صواب، تصمیم‌های بنیادین برای ساخت یک ملت واحد و یک پارچه بگیریم و شکوهی از جنس «آسیا یک پیکر آب و گل است؛ ملت افغان در آن پیکر دل است» بسازیم، باشد که هم در این سرا عزیز و عزتمند باشیم و هم در آخرت رستگار باشیم. اللهم اهدنا الی الرشد و الرشاد.!