⁉️ و 🔺: عدم تقدم دولت اسلامی بر جامعه اسلامی این تلقی که اول باید دولت اسلامی شکل بگیرد، بعد نوبت به شکل گیری جامعه اسلامی برسد، صحیح نیست، هم نظراً و هم عملاً. از این رو اگر فقه ورزی و نظریه پردازی در مورد دولت اسلامی مقدم بر فقه ورزی و نظریه پردازی در مورد جامعه اسلامی پنداشته شود، یا اینکه تحقق عینی دولت اسلامی، مقدم بر تحقق عینی جامعه اسلامی تلقی گردد، نادرست خواهد بود. 🔻(1): عدم توجه به سطح راهبردی دولت و جامعه جواب نخست، عدم توجه به سطح راهبردی محتوای مراحل پنجگانه‌ی فرآیند تحقق اهداف اسلامی ایرادشده توسط رهبر معظم انقلاب است. اگر بپذیریم که یک مطلب علمی را می‌توان در سه سطح بنیادین، راهبردی و کاربردی تقسیم‌بندی کرد که در آن، سطح بنیادین به مطالب صرفا نظری و تئوریک، سطح راهبردی به مطالب نیمه‌نظری و نیمه‌کاربردی، و سطح کاربردی صرفا به مطالب کاربردی و عملیاتی ناظر است؛ مراحل مشخص‌شده در فرآیند پنج‌مرحله‌ای (انقلاب اسلامی، نظام اسلامی، دولت اسلامی، جامعه‌ی اسلامی و تمدن اسلامی) یک محتوای راهبردی است که البته مستظهر به محتوای بنیادین موجود در منظومه‌ی فکری معظم‌له نیز می‌باشد و باید در جای خودش مورد جست‌وجو و صحبت واقع شود. در شبهه‌ی یادشده، نقد مطرح‌شده، اساسا یک نقد راهبردی نیست، یک محتوای راهبردی را باید از منظر راهبردی نقد کرد و پیشنهادات اصلاحی راهبردی را باید ارائه نمود. در نگاه راهبردی به دولت، دولت یک نهاد موجود در یک جامعه‌ی سیاسی است که اگرچه "هست" و "وجود دارد"، اما متاسفانه در اتمسفر انقلاب اسلامی هنوز به‌اندازه‌ی مطلوب و مورد انتظار از اسلامیت، نرسیده است؛ این نرسیدن به سطح مناسب از اسلامیت است که موجب می‌شود از عدم تحقق دولت اسلامی صحبت کنیم؛ و الا انقلاب اسلامی بدون دولت نیست! درواقع، سخن‌گفتن از دولت‌سازی اسلامی به‌معنای افاده‌ و اشاره به تلاشی است که شرایط موجود دولت را به شرایط مطلوب دولت متحول خواهد کرد و انقلابی را در لایه‌ی دولت‌سازی ایجاد خواهد نمود (همان‌گونه که در سطح تاسیس نظام سیاسی این انقلاب واقع شد). انقلاب اسلامی در لایه‌ی دولت، متاثر از دولت مدرن است و هنوز از محاصره‌ی آن خارج نشده، و انقلاب اسلامی در این لایه‌ به پیروزی نرسیده است. 📚برای مطالعه متن کامل شبهه و جواب آن، فایل PDF زیر را مطالعه بکنید.⬇️ 🔸 انقلاب اسلامی (کانال تخصصی ) @ofogh_es