درویشی تنگدست به در خانه توانگری رفت و گفت:شنیده ام مالی در راه خدا نذر کرده ای که به درویشان دهی، من نیز درویشم خواجه گفت: من نذر کوران کرده ام تو کور نیستی... پس درویش تاملی کرد وگفت: ای خواجه کور حقیقی منم که درگاه خدای کریم را گذاشته به در خانه چون تو گدائی آمده ام ...! ‌ ‌ امیدتون به خدا باشه 🌺🌺 @ofoghkurdestan