دکترمجتبی مطهری فرزند شهید مطهری ‌: 🔆 مادر با خانمی به رفته بود. روزی که می خواست برگردد، پدر خانه را مرتب کرد، نان و پنیر و کره خرید و صبحانه خوبی را برای مادر تدارک دید. هم برای مادر خریده بود تا خوشحال شود. ما را هم از خواب بیدار کرد و گفت: بی احترامی است که مادرتان بیاید و شما خواب باشید. به همراه پدر به استقبال مادر رفتیم. خانمی که همراه مادرم بود، از این همه توجه، تعجب کرده بود و می گفت:(( خوش به حالتان! چقدر شوهر خوب و مهربانی دارید که خانه را آب و جارو و سماور را روشن کرده و این قدر حواسش جمع همه چیز بوده)) خانه مطهرص22 @olamaerabane