تجربه‌تلخ‌انتخاباتی‌شهیدمطهری؛سبحان‌الله!بشرچه‌موجودی‌است! 🔸من‌یک‌درس شخصی را برای شما می‌‌گویم.درسال۱۳۲۵ که مرحوم آقاسیدابوالحسن فوت کردوآقای بروجردی مرجع شد،من درفاصله چندروز گفتم تمام مشکلات من در باب«خلافت»حل شد،یعنی گذشته را در پرتو حال شناختم. آقای آقاسیدابوالحسن«مرجع‌کل‌فی‌الکل» بود و من حدود هشت‌سال بود که درقم بودم و افراد زیادی را می‌شناختم که آدم‌های خوبی بودند. 🔹در آن چندروز یک‌مرتبه می‌خواست یک قدرت بزرگ روحانی از مقامی به مقام دیگر منتقل شود،یک امتحان بسیار بزرگ. من یک‌مرتبه دیدم مثل اینکه حوزه قم زیرورو شد.یک‌حالت هول عجیبی به افراد افتاد.حال،هرکسی گرایشی به یک آقا داشت.در راه گرایش به این آقا و کوبیدن بقیه آقایان همه‌چیز فراموش شده بود.مثل اینکه موقتاً همه،همه‌چیز را فراموش کرده بودند.یک حالت جنون‌آمیزی بوجود آمده بود.این آن را تعدیل می‏‌کرد و آن یکی را تفسیق‌و دیگری به‌عکس. 🔸گفتم‌سبحان‌الله!بشر چه موجودی است!پس اگر روزی پیغمبری بخواهد بمیرد و یک خلافت به آن عظمت بخواهد منتقل شود،می‏‌بیند آن عادل‌ترین‌عادل‌ها تبدیل می‌‏شود به فاسق‌ترین‌فاسق‌ها. 🔹از امتحان‌هایی که در زمان حاضر برای بشر پیش می‌‏آید انسان می‌‏تواند طبیعت بشر درگذشته را بفهمد،که می‌فهمد.همین ماها هم اگر بودیم از همین کارها می‌کردیم.چیز عجیبی نیست که انسان فکر می‌کند آدم‌های خیلی استثنایی آمدند خلافت علی(ع) را غصب کردند.نه،اگر ماها هم بودیم همین کارها را می‌کردیم. ،فلسفه‌تاریخ،ج۱،ص۱۸۰ https://eitaa.com/olamaorafa