صالح بن غانم السدلان از شاگردان بن باز وهابی می نویسد: «قاعدة: المنوي من العمل إما أن يكون عبادة محضة لا يلتبس بالعادات وإما أن يكون جنسه مما يشبه العادات. فالقسم الأول: كالصلاة والصوم والحج وسائر العبادات التي لا تشتبه بالعادات؛ فهذا النوع لا تجب فيه نية الإضافة إلى الله تعالى؛ لأن جنسه لا يكون إلا لله. وأما القسم الثاني: وهو ما يلتبس بالعادات فإنه يحتاج إلى نية الإضافة لله تعالى، وذلك كدفع المال فإنه قد يكون نفقة واجبة أو هدية أو صلة، وقد يكون زكاة مفروضة أو صدقة تطوع، وكذلك الذبح فإنه يكون الله تعالی کالأضحية والهدي ودم الجبران وقد يكون بقصد الأكل وإكرام الضيف ونحو ذلك فهذا النوع من العمل يحتاج إلى نية الإضافة لله تعالى»[۲۹]؛ قاعده: عملی که نیّت انجام آن شده است، یا عبادتی محض است که با عادات التباس و آمیختگی ندارد و یا اینکه جنس آن شبیه عادات است. دستۀ اول: مانند نماز و روزه و حج و سایر عباداتی که تشابهی با عادات ندارند، پس در این نوع، داشتن نیّت جهت اضافه نمودن آن عمل به خداوند واجب نیست؛ چون جنس این اعمال جز برای خدا انجام نمی‌شود. و اما دستۀ دوم: اعمالی‌اند که با عادات آمیختگی دارند، برای همین احتیاج به داشتن نیّت جهت اضافه نمودنشان به خداوند را دارند، مانند پرداخت مال، چون ممکن است نفقۀ واجب باشد یا هدیه باشه یا صلۀ رحم باشد، و ممکن است زکات فرضی یا صدقۀ مستحبی باشد. و همچنین ذبح که ممکن است برای قربانی و هدي و دم جبران باشد، و ممکن است به قصد خوردن و تکریم مهمان و نحو آن باشد، پس این نوع از اعمال احتیاج به نیّت جهت اضافه نمودنشان به خداوند را دارند. پس عملی که ذاتا عبادت نیست نیاز به قصد قربت و نیت دارد تا عبادت شمرده شود و ذبح هم از این دسته است که باید برای خداوند و به قصد قربت باشد تا عبادت محسوب شود و الا ذبح بدون نیت و قصد قربت صورت گیرد عبادت شمرده نمی شود. یعنی ذبح برای مهمان یا ولیمه عروسی یا تجارت و … اگر با نیت تقرب و قصد باشد همین امور عبادت شمرده می شود و الا اگر بدون قصد و تقرب به خداوند انجام گیرد، عبادت محسوب نمی شود. عبادت بودن ذبح دائر مدار قصد و نیت است. ثالثا: این که بن عثیمن می گوید ذبح سبب تقرب به خداوند است و فعلی که موجب تقرب به خدا است عبادت است و نباید برای غیر خداوند انجام بگیرد در پاسخ گفته می شود: هر تقربی موجب عبادت آن شخص نمی گردد چنانچه حضرت یوسف (علیه السلام) به برادرانش فرمود: «فَإِنْ لَمْ تَأْتُونِي بِهِ فَلَا كَيْلَ لَكُمْ عِنْدِي وَلَا تَقْرَبُونِ»[۳۰]؛ پس اگر او را نزد من نياورديد، براى شما نزد من پيمانه‌اى نيست، و به من نزديك نشويد. تقرب برادران حضرت یوسف (علیه السلام) به او موجب عبادت حضرت یوسف (علیه السلام) نیست. تقربی موجب عبادت است که به نیت الوهیت و ربوبیت باشد. بنابراین کسی ذبح بکند برای نبی (صلی الله علیه وآله) که ثوابش به او برسد و تقرب به نبی (صلی الله علیه وآله) پیدا کند چون نزد خداوند جایگاهی دارد موجب شرک نیست چون این تقرب به نبی (صلی الله علیه وآله) به نیت الوهیت و ربوبیت نیست. بله اگر به نیت الوهیت و ربوبیت باشد چنین عملی شرک است. یا اگر کسی برای نبی یا ولی یا مهمان و پادشاهی و … بخاطر تعظیمش ذبح کند این شرک نیست چون تتعظیم و اکرامی موجب شرک است که به نیت ربوبیت و الوهیت باشد چنانچه خداوند در آیه ۳۲ سوره حج فرمود: «ذَلِكَ وَمَنْ يُعَظِّمْ شَعَائِرَ اللَّهِ فَإِنَّهَا مِنْ تَقْوَى الْقُلُوبِ»؛ این است (مناسک حج)! و هر کس شعائر الهی را بزرگ دارد، این کار نشانه تقوای دلهاست. و در آیه ۳۶ سوره حج می فرماید: «وَالْبُدْنَ جَعَلْنَاهَا لَكُمْ مِنْ شَعَائِرِ اللَّهِ» شتران قربانی را برای شما از شعایر خدا قرار دادیم. پس تعظیم شتران قربانی که از شعائر است عبادت آن شتران شمرده نمی شود. تعظیمی موجب عبادت است که به نیت الوهیت و ربوبیت باشد. تعظیم پدر و مادر و مهمان و استاد، موجب عبادت آن افراد نیست چون بدون نیت ربوبیت والوهیت است. مسلمانان اگر ذبحی برای غیر خداوند انجام می دهند مرادشان هدیه ثواب آن به آن نبی یا امام یا ولی است ولی اصل ذبح برای خداوند متعال است و حتی اگر به نیت تقرب و تعظیم به آن نبی باشد باز موجب شرک و کفر نمی گردد زمانی موجب کفر و شرک می گردد به نیت الوهیت و ربوبیت و تقرب و تعظیم عبادی باشد چنانچه نووی در بحث سجده و ذبح برای غیر خداوند می نویسد: