عقل و امید.دو بال پرواز
أعيشُ هُنا، بين أشياء مُحطَّمة، قلبي واحدٌ من بينها اینجا زندگی میکنم، لابلای این خرتوپرتهای شکسته؛ یکیشان هم «قلبم».