تهیه مجموعه ی پنج جلدی دلستان و گلستان و وقف در گردش کردن برای نوجوانان و نونهالان حاضر در مراسمات محرم با کمک خیرین محله. این مجموعه شامل کتابهای ۱.خطری برای جمال ۲.چوپان و پلیس ۳.پناهگاه آهو ۴.راز درخت شاه توت ۵.دزدان گنج برشی از کتاب پناهگاه آهو را می‌خوانید: آقا جهانگیر گفت: «آمده ام آهو را نجات بدهم. داروی او دست من است.» جمال بلند شد و گفت:« مرد و مردانه اگر میخواهی نجاتش بدهی، دنبالم بیا.» بعد دوید و به اتاقی رفت که یک تنور داخل آن بود. آقا جهانگیر به حیاط دوید و از کنار زین ،اسبش بقچه‌ای را آورد و خودش را به آهو رساند. آهوی وحشت‌زده با چشم‌های لرزان گوشه ی اتاق خوابیده بود و قلبش تندتند میزد آقا جهانگیر مثل یک پزشک با تجربه، مقداری آب گرم خواست و زخم آهو را شست و با دارویی که آورده بود، آن را بست. عمو داراب که تا آن لحظه فقط تماشا می‌کرد گفت: «چی شده جهانگیر؟ چه بر سر تو و این آهو آمده؟» آقا جهانگیر گفت:« روی این آهو را بپوشانید. من شب را باید کنارش بمانم. فردا صبح تعریف می‌کنم.» https://eitaa.com/omidtazeh