سلام ظهر شما بخیر امروز توی جلسه با آدم‌های جالبی آشنا شدم دوست دارم براتون بگم خانم هایی بودند که کلا می‌گفتند نمیشه، من بعد از صحبت ها، گفتم تا آخرین نفری که شبهه و ابهام توی ذهنش داشته باشه میشینم همینجا و نمیرم، خیلی ها بعد جلسه محکم رفتند تا شروع کنند، چند نفری هم از جلسات قبل اومده بودند و گفتند شما هول مون دادید و شروع کردیم و فکر نمی‌کردیم نتیجه بده اما داده یه خانمی فقط گفت من از توی یه خونه 50 متری با روزی 50 تومان شروع به کار کردم، واقعا راست گفتید صبر میخواد و تلاش، الان یه کارگاه خیاطی دارم و یه خونه 200 متری از خودمون، و کلی چرخکار، و خیلی خوشحالم خدا این همه کمکم کرده، من بعد یه تشویق کوتاه، سریع تهاجمی وارد عمل شدم:چرا به دوستات انگیزه نمیدی؟ چرا هرروز برای رشد دعوت شون نمیکنی؟ چرا بهشون این همه لطف خدا رو یادآوری نمیکنی که اینا هم روحیه بگیرن و کارشون و جدی بگیرن؟ گفت خب من خودم بی شارژ میشم و خسته میشم، گفتم این که نشد حرف بلند شو برو حرم، تو بلدی از خدا انگیزه بگیری که واقعا از برق چشماشون حس خوب و مثبت گرفتم، و برگشتم. . @omkarrar