نبرد خدای فلسفی با خدای طبیعی
وقت گذاشتم و مناظره بیژن عبدالکریمی استاد فلسفه را با شخصی به نام وریا امیری به عنوان آتئیست یا طبیعتگرا را دیدم ...
دو جلسه مناظره دو ساعت و خورده ای که قرار گزاشتند چند جلسه دیگر هم ادامه پیدا کند ...
وریا که بیشتر یک علم گرا است به قول خودش ، میگوید من نمیدانم خدا وجود دارد یا نه و فکر میکنم نیازی به دانستنش هم ندارم چون دردی را از جهان من حل نمیکند چون چیزی به ان نمی افزاید چیزی را بهتر از روش علمی توضیح نمی دهد ، باورمند بودن یا نبودن چیزی را حل نمیکند فلذا اساساً نیازی به باورمند شدن هم ندارم ، در عین حال این باورمندی در قالب دین خلل در شناخت روشمند من از جهان که قابل شهود و ارزیابی است ایجاد میکند ...
عبدالکریمی : خدایی که من از ان صحبت میکنم خدای مطلق است ، خدای علیت ساز، خدای خود سامان بخش ، بی نهایت ، عزلی ، ابدی ، بی نقص و ...
وریا سخنانش را تکرار می کند و کمتر پاسخ میشنود و همچنین مخاطب ...
خدای فلسفی عبدالکریمی تلاش میکند خودش را اثبات کند که وجود دارد با مفاهیم انتزاعی ، ذهنی و استدلالی بدون اینکه توضیح دهد ایا رنگی به واقعیت و عینیت میزند یا نه ، بدون اینکه توضیح دهد خدایی که جهان طبیعت مخلوق اوست و او علت العلل همه ، هستی را بهتر از علم بشری و کفر کیش وریا و دقیق تر از ان توصیف میکند یا نه ؟ ایا راهنماییش راهگشاست و انسان خدا باور زندگی بهتر و موفق تری دارد یا خیر؟
خدایی که فقط پشت استدلالات فلسفی پنهان شده ...
استاد فلسفه ی ما تلاش میکرد توضیح دهد خدا و حقیقت و زشتی و زیبایی را نمیشود زیر زره بین و داخل لوله آزمایشگاه برد ... من هم با او موافقم اما اگر خدارا نمیشود برد، کلام او و رسولش در امور زمینی و انسانی را چطور ، تا باور کنیم انکه مدعیست راه های اسمان ها را میشناسد چرا نباید راه های زمین را بهتر بشناسد ؟
هرچه قدر هم استدلالات فلسفی دقیق باشند که گاها نیستند اما پاسخ وریا و همچنین بخش مهمی از جامعه ایرانی باید باشد که نیست پاسخ انسان مدرن .
وریا بحث از سازگاری میان ذهنیت و عینیت ، حقیقت و واقعیت میزند که در صورت وجود خدا باید مشاهده شود ... خدای هدایتگر باید مواضعش نیز بر واقعیت و امور مادی بچسبد و مقوم ان باشد نه در تناقض ...
گرچه اینها مغلطه است و جهل انسان را به چنین موضعی میرساند و از ان طرف نه روش علمی مدرن یقینیست و نه لزوما صحیح ، که معیار تمیز حقیقت از غیر ان باشد بماند که علوم انسانیش تماماً فریب و علوم مهندسی و تجربیش هدفمندی و گاها روشمندی درستی ندارد ...
اما وا عجبا از مواضع فلسفه دان خداباور ما که علم مدرن را کاملا تاکید میکند و بر ان صحه میگذارد و خود بر تناقضات مفروض گرفته شده بحث می افزاید .
الغرض از این سیاهه اینکه ممکن است به پاسخ های خوب فلسفی انهم در چهارچوب علییت و ضرورت و ... رسیده باشیم ، اما اینها پاسخ مناسبی برای درگیری امروز جریان حق و باطل نمیشود و اتفاقا بر سوءتفاهم موجود میافزاید و شکاف ها را عمق می بخشد .
مسئله کارامدی و ارائه پاسخ روشن به زندگی و تصویری شور انگیز از اینده به قول حاج آقا نیاز امروز ما برای عبور از گردنه ها و طوفان شبهات مدرن است .
شبهه مدرن بیش از آنکه در فضای مجازی و پیرامون همسران پیامبر ، جهاد در اسلام و ... باشد در نهاد علم است در دانشگاه و عینیت بخشی به زندگیست .
علوم مدرن ان بت بزرگ زمانه است که در صومعه ای به نام دانشگاه پرستش میشود و مبلغینش آنرا در جامعه تبلیغ میکنند و خلق الله را سحر .
روزگاری پیام اور وحی برای اثبات خدا عصا اژدها میکرد تا تهی بودن ادعای دیگران را نشان دهد گرچه موضوع دعوت او عصا نبود و روزگار دیگری عیسی بن مریم مرده زنده میکرد و کور شفا میداد بی انکه موضوع رسالتش پزشکی باشد .
بت های زمانه را باید شکست تا دل ها اماده پذیرش شود .
حتی اگر در سلسله مراتب ارزش گزاری هایمان پرداختن به این امور را دنی و پست بدانیم ، اما نیاز امروز و نیاز مخاطب و همچنین تنها کانال ارتباط با جهان و انسان مدرن و راه غلبه بر روایت غالب و بیرون کشیدن خداباوری از زیر این اتهام بزرگ همین است .
نکته تعجب اور دیگر دفاع از خدای منهای پیامبر و امام و محتوای دین است دفاع از اسلام منهای اسلام فیلسوفان است ، خدای بی رسول ، و همان خدای ساعت ساز .
#علم_دینی
✍️مهدی اخلاقی
https://eitaa.com/ommat_Dream