🔷آنچه باید میکردند و نکردند، واقعیتهایی که باید بدانیم/1
🔹گزارشی که پیش از این نوشتم بازتاب بسیاری داشت، بسیاری آن را بدون منبع کپی کردند و به اسم خودشان منتشر کردند که چندان مهم نیست، اما روی سخنم با ملالغتیهایی است که در این هاگیر و واگیر آمده و ایرادهای بنیاسرائیلی بر منِ نویسنده میگیرند. خدا خودش شاهد است که خیلی از مسائل و مطالبی را که باید، هنوز ننوشته و نگفتهام و اگر زمانش برسد بیشتر خواهم نوشت. آنچه در این یادداشت آمد، مطالبی بود که همگی از آن مطلع بودیم، جز بخش کوچکی از آن. یک بار پیش از این هم نوشتم، منِ نوعی به این شیوه بالا رفتن بهای بنزین اشکالاتی چند داشتم که برخی از آنها را به شکل زیر مورد اشاره قرار میدهم و بعد نکاتی را بر میشمرم و در نهایت نیز مسائلی را مطرح خواهم کرد.
1) باید ذهن مردم را آماده میکردند؛ این وظیفه مربوط به امروز و دیروز نیست، باید به مردم واقعیتهای اقتصادی را گفته و برای آنها توضیح میدادند که قرار است چه اتفاقی روی دهد. این مساله از اهمیت بسیار بالایی برخوردار بود. متاسفانه ما اول امتحان میگیریم و بعد درس میدهیم و این یکی از مسائل غریبی است که جمهوری اسلامی در طول 40 سال گذشته با آن دست به گریبان بوده است.
2) در مورد نحوه تخصیص هم اشکالاتی دارم. بنزین 3 هزار تومانی به هیچ عنوان جلوی قاچاق را نخواهد گرفت، آن کسی هم که پول دارد بیشتر میزند و پولش را میدهد و ککش هم نمیگزد. اگر قرار بر سهمیهبندی بود، 100 لیتر را به 1500 تومان و 100 لیتر را هم 2هزار تومان به مردم میدادند، سهمیه تاکسیها، سرویس مدارس، خودروهای وانت و سایر موارد را هم در نظر میگرفتند و بیش از این 200 لیتر را به بهای 5 هزار تومان میدادند. با 200 لیتر همه ایرانیها میتوانند برنامهریزی کنند و بنزین 5 هزار تومانی هیچ ارزشی برای قاچاق ندارد.
3) در مورد پولی که از بابت گرانی بنزین قرار است به مردم داده شود، سیاست گزیده شدن دوبار از یک سوراخ را دولت دارد تعقیب میکند. ورود پول به بازار و دست مردم باعث تورم خواهد شد. در همان دوران توجیهی باید ساز و کاری در نظر گرفته میشد و کارتهای اعتباری تدارک میدیدند و به خانوادهها میدادند تا با استفاده از این کارت، 10 قلم کالای اساسی را از فروشگاههای معتبر و در دسترس خریداری کنند. به این ترتیب یک فضای کسب و کار در کشور شکل میگرفت و باعث میشد تا پولی که وارد اقتصاد کشور میشود ایجاد تورم مضاعف نکرده و تولید در کشور را گسترش دهد.
4) در طول یک هفته گذشته با افراد بسیاری بحث کردهام و مشخص شد که بسیاری از افراد باسواد مملکت هم مساله را خوب نفهمیدهاند. یکی از دوستان میگفت که ما حقوقمان باید جهانی باشد تا قیمت بنزین هم با جهان سنجیده شود! نکته به ظاهر درستی است، اما این دوستان نمیدانند که دولت سالی 80 میلیارد دلار یارانه مخفی میدهد و با جهانی کردن قیمت حاملها، حقوقها هم بالا خواهد رفت. البته به این مساله من یک اشکال دارم و آن هم مبحث کارگرانی است که از کارفرما دریافتی دارند و تا زمانی که بخش تولید به شکل اساسی رونق نگیرد، این بخش اصلاح نخواهد شد.
5) به دوستان میگفتم بدون درنظر گرفتن قیمت جهانی نفت (باتوجه به اینکه نفت متعلق به خودمان است) هزینه تولید هر لیتر بنزین 2500 تومان است، چگونه یک بطری آب معدنی را به بهای 2500 تومان میخریم اما در مورد بنزین این همه سختگیر هستیم؟ چند نفر از فامیلهای ما در تجارت محصولات کشاورزی هستند، گفتم شما حاضر هستید فلان محصولی را که کیلویی 10 هزار تومان برای شما هزینه داشته به بهای 5 هزار تومان بدهید؟ پاسخ بسیار مشخص بود، اما همینها در مورد بنزین نظری دیگر داشتند.
6) در دور قبل هم که بنزین در یک بازه زمانی 10 برابر شد، جامعه به شدت واکنش نشان داد، اما یک سال بعد درآمدها به گونهای شد که بهای بنزین را پوشش داد. حالا هم این مساله تا تا چند وقت دیگر به صورت کامل پوشش داده میشود و مردم باید حوصله کنند. این شبکههای خارجی مدام تبلیغ میکنند که دولت دستش را در جیب ملت کرده، اگر اینگونه است که دست دولتهای غربی جای دیگر ملت است... هر چند همین حرف ما هم همین الان مخالفانی دارد و میگویند که غربیها خدمات ویژه میدهند، این کار را میکنند و آن کار را. با این حال چون این طیف از دوستان با این حرفها قانع نمیشوند، بهتر است از این مساله عبور کرده و چند نکته دیگر را در بخش بعدی با هم بررسی کنیم.
K.J
syriankhabar