خدایا 🕋 رهایم نکن🔗
هدایت شده از تبلیغات موقت طب الزهرا (س) ⚘
اسمم وحید هست من یه پسر ۱۰ ساله بودم سحر خواهرم ۶سالش بود که یه روز دیدیم بابام مامانم دارن باهم دعوا میکنن سر پول 😞
بابام همیشه دو شیفت کار میکرد تا پول اجاره خونه رو در بیاره مامانم هم توی یه شرکت بزرگ کار میکرد هر روز مامانم تیپ های خوشگلی میزد میرفت
.
یه شب بابام شیفت شب رفته بود من سحرم خوابیده بودیم یه دفعه ای با صدای مامانم بیدار شدم دیدم مامانم با صابکارش.
....😱🔥🔥
https://eitaa.com/joinchat/2238644862C21d298c044
تو اون وضع بابام اومد خونه و مامانم تو اون وضع دید
🙄