✍کسی نقل می کند که فرزند دو ساله ام در منزل ادرار کرده بود و مادرش چنان او را زده بود که نزدیک بود نفس بچه بند بیاید. ساعتی بعد مادر تب میکند و لحظه‌به‌لحظه بر میزان آن افزوده می‌شود. شب بعد که شیخ را در ماشین سوار کردم تا به جلسه ببرم، همسرم نیز در ماشین بود، گفتم: جناب شیخ! تب ایشان از دیشب قطع نمی‌شود. فرمود: بچه را که آن طورنمی‌زنند. استغفار کن و چیزی برای او بخر و دلش را به دست بیاور. چنین کردیم و تب قطع شد. 📚تندیس اخلاص، ص64