👈
#اندکی_تفکر👉
💠 حضرت یوسف(علیه السلام) در کاخ خود نشسته بود. جوانی با لباسهای چرکین از کنار کاخ او گذشت.
❇️ جبرئیل که در حضور آن حضرت بود، گفت: یوسف! این جوان را میشناسی؟
این جوان همان طفلی است که پیش عزیز مصر، در گهواره به سخن درآمد و شهادت بر حقّـانیّت تو داد.
💠 یوسف(ع) گفت:پس او بر گردن ما حقّی دارد، آن جوان را آوردند و لباسهای فاخر بر وی پوشاندند و برایش ماهیانه حقوقی مقرّر نموده و عطایای به او بخشیدند.
❇️جبرئیل با دیدن این منظره، تبسّم کرد. یوسف(علیه السلام) گفت: مگر در حق او کم احسان کردم که تبسّم میکنی؟
❇️ جبرئیل گفت: تبسّم من از آن جهت بود که مخلوقی در حق تو که مخلوق هستی، بواسطه یک شهادت در زمان کودکی از این همه احسان برخوردار شد.
🌿حال خداوند کریم در حق بنده خود که در تمام عمر، شهادت بر توحید او داده است، چقدر احسان خواهد کرد؟!
📚پندهای جاویدان، ص٢٢۰
✳️ کانال امیدانه و کرونا🔻
https://eitaa.com/joinchat/3128557605Cb4a6594f1d