⊰❀⊱━⊰﷽⊱━⊰❀⊱ ✍ حکایت ۱۵ «ارزش مرد» شیخ ابی سعید ابی الخیر را گفتند:فلان ڪس بر روی آب می رود. شیخ گفت:«سهل است، قورباغه نیز بر روی آب برود.» شیخ را گفتند:فلان ڪس در هوا می پرد. شیخ گفت:«پرنده و مگسی نیز در هوا بپرد.» او را گفتند:فلان ڪس در یڪ لحظه از شهری به شهری برود. شیخ گفت:«شیطان نیز در یڪ نفس از مشرق به مغرب می رود. این چنین چیزها را بس قیمتی نیست. «مرد آن بودڪه در میان خلق بنشیند و برخیزد و با خلق داد و ستد ڪند و با خلق درآمیزد و یڪ لحظه از خدا غافل نباشد» ┄━━•●❥❈🌹❈❥●━━┄ @ostad_shojae_yazd