سعید دینی 📗📙📗📙📗📙📗📙️️️️📗📙📗📙📗📙📗📙️️️️ @ostadahadi 🍏🍏🍏🍏🍎🍎🍎🍎🍎 ۹۷/۹/۱۱ ۳۳ مسألة 4: إذا شك في شي‌ء أنه من أجزاء الحيوان أم لا فهو محكوم بالطهارة. و كذا إذا علم أنه من الحيوان لكن شك في أنه مما له دم سائل أم لا. دوفرض دارد : اگرپاره ای از اشیاء به دست ما رسید و شک داریم که آیا از اجزای حیوان است یا نه؟ فرمودند حکم به طهارت ان شیئ می شود اذا شک فی شیئ انه من اجزاءالحیوان ام لا فهومحکوم بالطهاره. دلیلش قاعده طهارت است چون شبهه موضوعیه هست : می دانم این جزءپاره شده از اجزای حیوان است ولی شک دارم که آیا از اجزای حیوان زی نفس سائله هست یا غیر سائله هست؟ در اینجا هم محکوم به طهارت است به دلیل قاعده طهارت....... آیا قاعده حل هم جاری است؟ کل شیئ لک حلال هم جاری است؟ بله. در صورتی که اصاله عدم بینه جاری نشود مثل اینکه دم ماهی در اب قطع شد و در درون اب مرد دراینجا قاعده حل جاری نیست چون خودم دیدم یا صیاد دیدو شهادت داد لذا قاعده حل ملازمه با قاعده طهارت ندارد چون حلیت دلیل مستقل می خواهد مثل اینکه میته نباشد یا حیوان غیر مذکی نباشد مسألة 5: المراد من الميتة أعم مما مات حتف أنفه أو قتل أو ذبح على غير الوجه الشرعي و لرواية الغنوي في الوزغ ، فلا يكون مما نحن فيه من نجاسة الميتة. : مراد از میته چیست ؟ میته دو اصطلاح دارد: 1.در لغت که به معنی زهاق روح به مرگ طبیعی باشد به کشتن و قتل باشد خارج شدن روح از بدن را میته گویند میته از موت است که در مقابل حی است . این معنا مراد نیست چون وقتی ماهی بیرون از اب بمیرد زهاق روح شده در حالی که به ماهی شرعا میته نمی گویند یا وقتی صیاد تیر را شلیک می کند و به صید اصابت می کند و روح از بدن صید می رود از نظر لغت صید را مرده می گویند ولی در شرع ان صید را میته نمی گویند. 2.در اصطلاح: عبارت از اینکه هر چه غیر مذکی باشد و قابل تذکیه نباشد از نظر شرع میته است خواه به مرگ طبیعی بمیرد یا کشته شود یا ذبح غیر شرعی شود لذا اگر ماهی در اب بمیرد میته هست و اگر اهو با تیر صیاد بمیرد میته نیست چون صیادی یکی از ابزار تذکیه است لذا می گویند میته با مذکای شرعیه متضادان لا ثالث لهما . پس اینکه در ایه 3 سوره مائده دارد حرمت علیکم المیته ان حیوانی است که قابل تذکیه بود ولی تذکیه نشد خواه به مرگ طبیعی بمیرد یا کشته شود پس در لسان شارع میته به معنای زهاق روح نیست بلکه به معنای غیر ذبح شرعی و غیر مذکی هست. روآیات مثل صحیحه محمد بن قیس قال علی ع ما اخذت الحباله من صید فقطعت منه یدا او رجلا فذروه فانه میت طناب صید اگر عضوی از اعضای حیوان را جدا کند او میته است رهایش کنید بلافاصله قاعده کلی داد تا میته را بشناسیم فرمود وکلوا ما ادرکتم حیا وذکرتم اسم الله علیه حیوانی که زنده گرفتید و نام خدا را وقت دبح بردید از ان حیوان میل کنید (وسائل ج 16 کتاب الصید والذباحه باب24من ابواب صید ح 1). در همان باب حدیث 2 موثقه عبدالرحمن هم به همین صورت است. : مالیس بمذکی چهار حکم دارد: 1-نجس است 2-خوردنش حرام است. 3-نماز در پوست ان باطل است. 4-تمامی انتفاع و بهره برداری از ان حیوان حرام شرعی است اگر شک کردی که آیا این پوست از حیوان مذکی است یا میته ؟ یا مثلا شک کردی این دست جدا شده از مذکی هست یا غیر مذکی؟ فرمودند هم پاک است و هم انتفاع از این حلال است و هم خوردن گوشتش حلال است ان الجلد المطروح محکوم بالطهاره و حلیت الانتفاع و کذا اللحم لقاعده ( ص 526) : تفصیل قائل شد و از 4 حکم 2تاراقبول کرده و 2 تا را نپذیرفته است. گفته که خوردن و نماز بر پوست غیر مذکی حرام است در صورتی که مشکوک باشد ولی نجس نیست می شود از ان انتفاع برد پس دو تا را پذیرفت یکی حرمت اکل و یکی حرمت وضعی صلاه در جلدش و دو تای دیگر را رد کرد یکی حرمت جمیع الانتفاع که گفت نه اینگونه نیست و یکی هم نجاست را رد کرد و گفت پاک است. در جایی که شک داریم آیا تذکیه شده یا نه استصحاب عدم تذکیه جاری می شد این استصحاب اصل موضوعی است و حکمی نیست ثابت کرد که این شیئ مطروح غیر مذکی هست اما ثابت نمی کند که این میته است لذا از باب اینکه غیر مذکی هست ما نماز در جلدش را حرام می دانیم اما از باب اینکه نمی دانیم میته است یا نه سایر انتفاعاتش را حرام نمی دانیم بلکه حلال میدانیم لذا نجس نیست و می توان از این مطروحه استفاده کرد. : دو فرد دارد : یکی: این حیوان غیر مذکی هست. دیگری اینکه این حیوان میته است اگر کسی این دو فرد را قبول کند حق با خوئی است ولی اگر کسی این حرف را قبول نکرد و بعد قائل شد که میته همان غیر مذکی هست ودر واقع بین میته با مذکای شرعیه نسبت تضاد است دیگر تفصیل خوئی رد می شود چون وقتی عدم تذکیه ثابت کرد این مط