☑️ امروز کتابخانه هم حال و هوای خاص خودش را داشت... 🔸مادرانی که بچه ها را برای کلاس قصه گویی آورده بودند، رنگ رخساره شان حکایت از سر درونشان داشت... چشم هایی خسته و بعضا قرمز... و بغض و سکوتی که بین شان حاکم بود... 🔸 خرما هم گذاشتیم و اعضا برای شادی روح فاتحه و صلوات میفرستادند. ورودی و تابلوی اعلانات کتابخانه هم به این پوستر و نوشته مزین شد؛👇 ☑️ رئیسی عزیز، خستگی نمی شناخت... 📚 🇮🇷 ┏━━━• 📚 •━━━┓ @ostadfardilib_ir ┗━━━• 📚 •━━━┛