⭕️ سوال ❓«حبیب بن مظاهر» چه کسی بود و چگونه در رکاب امام حسین علیه السلام به شهادت رسید؟ 🔰 چهره بارز «حبیب» همیشه در تاریخ مانند خورشیدی تابان، می‌درخشد. نام اصلی او «حبیب بن مظاهر» است، بزرگ‌مردی از طایفه باشرافت و افتخارآفرین «بنی اسد» و از صحابه رسول گرامی اسلام(ص) وی یک سال پیش از بعثت پیامبر اسلام(ص) به دنیا آمد؛ فیض دیدار پیامبر(ص) توفیقی بود که حبیب را، از همان اوایل جوانی با معارف دینی و سرچشمه زلال تعالیم اسلام، آشنا کرد. 👈 بنابراین حبیب از جمله کسانی است که به فیض دیدار پنج امام معصوم(علیهم‌السلام)، نائل آمده است. چهره‌ی زیبا و جمال معنوی او به حد کمال رسیده بود. به طوری که در عبادت، شجاعت، علم، زهد و در دفاع از حریم ولایت زبان‌زد خاص و عام شده بود. 🔶 پس از وفات جان‌سوز رسول گرامی(ص) حبیب بن مظاهر با امیرالمؤمنین(ع) بیعت کرد، و در خط ولایت و در شمار یاران خالص و شاگردان ویژه حضرت قرار گرفت و دانش‌های گران‌بها و فراوانی را از حضرت آموخت. 🔺او در جمیع علوم و فنون، هم‌چون فقه، تفسیر، قرائت، حدیث، ادبیات، جدل و مناظره تبحّر داشت تا آن‌جا که مایه اعجاب و شگفتی دیگران بود. ✳️ «حبیب بن مظاهر» مردی شجاع، باصلابت و با قدرت بود، به طوری که در تمام جنگ‌هایی که در دوران حکومت امیرالمؤمنین(ع) رخ داد؛ حضوری فعال و چشم‌گیر داشت، در روز عاشورا نیز با شجاعت تمام، در مقابل لشگر عمر سعد ایستاد و شروع به نصیحت و اندرز کرد. ✅ حبیب مردی عابد و پارسا بود. تقوا و حدود الهی را رعایت می‌کرد. حافظ کل قرآن کریم بود، و هر شب به نیایش و عبادت خدا می‌پرداخت. ❇️ حبیب بن مظاهر این پیرمرد عارف و آگاه، مصمّم بود که به هر قیمتی شده، خود را به کاروان کربلا برساند؛ شب به راه می‌افتاد و روز استراحت می‌کرد تا در بند مأموران «ابن زیاد» اسیر نشود. سرانجام روز هفتم ماه محرم، در کربلا، به کاروان امام حسین(ع) پیوست. 🌐 او، عاشق شهادت بود، دلش برای شهادت می‌طپید، شب عاشورا را به عبادت و مناجات با معبود خویش مشغول بود، و لحظه شماری می‌کرد تا روز عاشورا فرا رسد و در رکاب مولا و سرور خویش، شربت شهادت را بنوشد. بالاخره، نوبت جان‌فشانی فرا رسید. حبیب بن مظاهر، با آن سن زیاد هم‌چون یک قهرمان شمشیر می‌زد، و ۶۲ نفر از افراد دشمن را به درک واصل کرد. ✔️ تشنگی و خستگی بر او چیره شده بود، ناگهان، در این هنگام «بدیل بن مریم عقفانی» به او حمله کرد و با شمشیری بر فرق او زد، دیگری با سرنیزه به او حمله کرد، تا این‌که حبیب از اسب بر زمین افتاد، محاسن او با خون سرش خضاب شد. سپس «بدیل بن مریم» سر مطهرش را از تن جدا کرد. ______________________ 📚 لینک مطلب: https://btid.org/fa/news/99338 📎 📎 📎 📎 ✅ آیدی دریافت سوالات 👇👇 @pasokhgo313 پرسمان اعتقادی استاد محمدی 👇👇 🔹🔸🔹🔸🔹🔸 ♨️ @ostadmohamadi