⁉️ شخصی که می خواهد از بین دو یا چند راه یکی را انتخاب کند چه عاملی باعث می شود که در این انتخاب به سراغ غیر حق یا حق برود؟ مثلا نقش وراثت و محیط و اقتصاد و... زیاد هست یا نقش اختیار؟؟ 🔰 بحث عوامل مؤثر در تصمیم گیری، اراده و تربیت انسان از مباحث بسیار مهم در کلام و فلسفه است؛ عواملی مثل محیط، وراثت، فرهنگ، حکومت، مذهب، اقتصاد و غیره که عواملی بدیهی و قطعی و انکارناپذیر هستند. از طرفی اختیار هم امری بدیهی است. 🔹 ما قائل به اختیار مطلق برای انسان نیستیم و قائلیم که انسان در بسیاری از اعمالش مثل مرد یا زن بودن، مکان و زمان تولد،اصل وجود، انسان بودن و حتی در همین مختار بودن هم مجبور است. 🔸 انسان در برخی افعالش برخی عوامل تصمیم گیرنده در اختیار انسان است. به بیان دیگر، «جزء اخیر علة تامه» اراده خود انسان است. برای این که معلولی به وجود بیاید ممکن است هزاران جزء دست به دست هم بدهند. این اجزاء که شامل محیط، وراثت، فرهنگ، آموزش و عوامل دیگر است را نمی توان انکار کرد اما در فعل اختیاری اراده انسان هم جزء همین عوامل و آخرین عاملی است که باعث به وجود آمدن یا نیامدن آن معلول می شود. تمامی این عوامل (وراثت، محیط، اقتصاد، حکومت و غیره) هر کدام به تنهایی علت ناقصه هستند -نه علت تامه- مجموع تمام این ها روی هم باز علت ناقصه هستند که نیاز به یک جزء دیگر هم دارد که همانا اراده انسان است. ✳️ در مورد مثال ها هم باید گفت آیا واقعا یزید مجبور بوده و هیچ نقشی در این تصمیم نداشته است؟! اگر این گونه است پس چرا پدرش به او وصیت کرد که با امام حسین علیه السلام نجنگد؟ اگر یزید مجبور بود که این وصیت معنا نداشته است. ♻️بنابراین؛ اختیار امری بدیهی و وجدانی است ولی نه به صورت نامحدود بلکه به صورت محدود. بهترین راه حل فهم آن هم در عمل است. یعنی اگر کسی اختیار را انکار کرد باید در عمل به او اختیار را فهماند مانند همان داستان معروف مولوی. 💢 عوامل متعدد دیگری هم وجود دارند که قطعاً در تصمیم سازی، اراده و اختیار انسان نقش دارند. هر کدام از این عوامل بخشی از اختیار انسان را محدود می کنند تا جایی که ممکن است هیچ اختیاری برای انسان باقی نماند که در این صورت هم هیچ مجازاتی متوجه انسان نخواهد بود 💯 مانند کسی که او را مجبور می کنند تا شراب بخورد. 💠 اگر انسان اختیار نداشته باشد مسئولیتی متوجه او نخواهد بود فلذا فرستادن پیامبران و کتب آسمانی و تعلیم و تربیت و جزا و پاداش و غیره تماماً بی اساس خواهد بود. معنا ندارد به کسی که مجبور است به او بگویند فلان کار را انجام بده چون او مجبور است و یک راه بیشتر پیش رو ندارد. اگر سنگی به شیشه بخورد و شیشه را بشکند کسی این سنگ را مؤاخذه نمی کند چون فاعل مختار نیست علی رغم این که فاعل مباشر هست ولی آن دستی که این سنگ را پرتاب کرده است مؤاخذه می کنند چون فاعل مختار است. 🔸 میزان پاداش و کیفر هم به میزان اختیار بستگی دارد. هر چه اختیار انسان بیشتر باشد پاداش و کیفر او بیشتر خواهد بود. فلذا اگر کسی در یک محیط بسیار بدی بوده یک کار نیک و پسندیده و یک عبادت معمولی او از جانب خداوند متعال پذیرفته خواهد شد در حالیکه همین عبادت از شخصی که در یک محیط سالم و خوب رشد کرده است پذیرفته نخواهد شد. 🔰 خداوند متعال برخی پیامبران را به واسطه ترک اولی هایی به شدت مجازات کرده است که اگر یک انسان معمولی صد بار مرتکب آن اعمال می شد یک بار هم مجازات نمی شد؛ چون شرایطی که در اختیار پیامبران بوده در اختیار دیگران نبوده و از این جهت مسئولیت آنها را بسیار سنگین کرده است. 🔹 همین طور نسبت به عالم و جاهل، که در روایت آمده است: «حَفْصِ بْنِ غِيَاثٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ: يَا حَفْصُ يُغْفَرُ لِلْجَاهِلِ سَبْعُونَ ذَنْباً قَبْلَ أَنْ يُغْفَرَ لِلْعَالِمِ ذَنْبٌ وَاحِدٌ.» (کافی/ج1، ص 47) یعنی ممکن است خداوند گناهان بسیاری را از شخص جاهل ببخشد ولی یک گناه را هم از شخص عالِم نبخشد چرا که آن امکانات و عواملی که در اختیار عالم بوده در اختیار او نبوده است. ✳️ پس خداوند متعال همه انسان ها را با یک چوب نمی راند بلکه تمام عوامل محدود کننده اختیار شخص و میزانی که خود او در این فعل مؤثر بوده را در کیفر و پاداش افراد لحاظ می کند. 🔵 مثال دیگر آیه شریفه سوره احزاب است که می فرماید: «يا نِساءَ النَّبِيِّ لَسْتُنَّ كَأَحَدٍ مِنَ النِّساءِ»(سوره مبارکه احزاب/32) یعنی زنان پیامبر از این جهت که در خانه پیامبر هستند مثل بقیه نیستند و با اینان مانند بقیه رفتار نمی شود بلکه اگر گناه کنند مجازاتشان مضاعف است و اگر هم تقوا داشته باشند پاداششان مضاعف است. 📚 بیانات استاد محمدی شاهرودی پرسمان اعتقادی 👇👇 🔸🔹🔸🔹🔸🔹 ♨️ http://eitaa.com/joinchat/2846228496C6562595520