🔹درد را در زبان متعارف هر حالت نامطلوب بدن می‌توان در نظر گرفت؛ ولی پزشکی مدرن، آن را تجربه حسی نامطلوب همراه با آسیب بافتی فعلی یا بالقوة تعریف می‌کند و درد را به‌خودی‌خود مشکل نمی‌داند، بلکه علت درد (آسیب) را حائز اهمیت می‌شمارد که باید رفع شود. حال با مروری بر برخی روایات طبی می‌توان دریافت که زبان عامه بر آنها غلبه پیدا کرده و تنها اموری مانند عوذة الوجع (تعویذ برای تسکین درد) مورد توجه قرار گرفته و از گسترش آسیب بافتی غفلت شده است. نمونه دیگری نیز بیماری‌های برگشت‌پذیر یا برگشت‌ناپذیر هست که شایان توجه می‌باشد. 🔹 درمان به هر نحوی که باشد، محصول یک فرایند و راهی تکرارپذیر است. اما معجزه امری ناگهانی و غیر‌قابل‌تکرار است. لذا آنچه از برخی پیامبران همچون حضرت عیسی(ع) نقل شده، در شمار معجزه به حساب می‌آید نه درمان. در حقیقت، معجزه با مداخله مستقیم خداوند صورت می‌گیرد و خارج از رفتار پزشکی است. حال اگر این تفاوت مهم لحاظ نشود، چنانکه واژه‌ای مانند شفا در پاره‌ای از روایات بدون در نظر گرفتن این اختلاف معنایی به کار رفته، بین دو حوزه متافیزیک و امور طبیعی تفکیک صورت نگرفته است. نتیجه این امر، رخداد چندمعنایی در روایاتی است که این تفاوت را ملحوظ نداشته است. 🔹توصیه به دور انداختن شپش از سر یا نگاه نکردن به فردِ اعدام‌شده در حدیث برای جلوگیری از کاهش حافظه، با فهمی که یک پزشک از علت و معلول دارد بسیار متفاوت است. به عبارتی، پرهیز از رفتارهای ناپسند اخلاقی که مبنای علت و معلولی متفاوتی دارد، نمونه‌ای دیگر از اختلاف در زبان‌شناسی ژرف میان زبان پزشکان و زبان روایات طبی منسوب به ائمه معصومین(ع) است. 🔹 نقل به معنا در روایات طبی و احتمال رخداد خطاهای بسیار را هنگامی که راوی، فردی غیرآشنا به زبان پزشکان باشد بسیار مهم است. در روایتی آمده است که «لِبان» برای درمان فراموشی و ترسویی مفید است. اما راوی که به معنای لِبان (یعنی کندر) و خواص آن آشنا نبوده، این واژه را به «ألبان» تغییر داده و گاه با افزایشی دوباره «ألبان البقر» را تولید کرده است. بنابراین، مطالعه احادیث طبی نیازمند دقت در این پدیده‌های زبان‌شناختی است تا به نتیجه صحیحی برسد. 🌀 منبع: خبرگزاری «ایکنا»: iqna.ir/fa/news/4208118 🆔 @OstadPakatchi