🔴 زنانه ای که مردانه جلوی تروریسم ایستاد ✅قدرت نويسندگي در كنار فرم و قالب 🔹در اين فيلم سينمايي نيز مانند ديگر فيلم‌هاي آبيار، قدرت نويسندگي او به كمك فرم و قالب ماجرا آمده و سبب مي‌شود تا چيزي حدود 2 ساعت و نيم مخاطب را روي صندلي بنشاند؛ در حالي كه گذر زمان حس نمي‌شود. 🔸به تدريج با مشخص شدن اتفاقاتي كه در خانواده عبدالحميد مي‌گذرد، فائزه و صد البته بيننده متوجه مي‌شوند او در دامي افتاده است كه خلاصي از آن راحت نيست و آن هم تنها با يك تصميم ساده! يعني ازدواج با مردي كه هيچ‌گونه شناختي از خانواده‌اش نداشته است. پس از اينكه فائزه متوجه مي‌شود برادران همسرش جزو سركرده‌هاي گروه تروريستي هستند، تلاش مي‌كند تا پاي آنها را از زندگي‌اش قطع كند؛ اما اين ماجرا مانند باتلاقي است كه هر چه بيشتر در  آن دست و پا بزني، بيشتر فروخواهي رفت و اين واقعيت افتادن در دام چنين گروه‌هايي است. 🔹در تمام مدت فيلم، آبيار تلاش مي‌كند رگه‌هايي از جذابيت اول داستان يعني عشق و علاقه فائزه و عبدالحميد را در دل ماجراهاي پرپيچ و خم داستان حفظ كند و به مخاطب بگويد كه عبدالحميد مردي بود مانند هر مرد ديگر كه زن و فرزندانش را دوست داشت؛ اما در نهايت تحت تأثير برادري قرار گرفت كه در زمان ازدواج مخالفش بود و اين تأثير آن چنان شدت داشت كه نه تنها سبب شد عبدالحميد دست به كشتار مردم بي‌دفاع بزند، بلكه او را راضي كرد تا همسرش را در حالي كه هنوز هم او را دوست داشت، شبانه و در رختخواب به قتل برساند. 🔸داستان در خطه‌اي از كشورمان رخ مي‌دهد كه آنجا را به محروميت و فقر مي‌شناسيم؛ اما در قسمت‌هايي نيز واقعيت مردمان بلوچ كه مردمي دلسوز، مهربان و مهمان‌نواز هستند به خوبي به تصوير كشيده شده بود؛ مردمي كه در عين سختي با شرافت زندگي مي‌كنند. دايي و به ويژه مادر عبدالحميد نمادي از مردم خوب اين خطه كشورمان هستند./بصیرت @chekhabarazkoja