🔆جواب مدّعی پیغمبری ⚡️شخصی ادّعای پیامبری نمود و دوازده هزار نفر به او گرویدند. پادشاه او را احضار نمود. مدّعی به مریدان خود گفت: چون به دربار شاه رفتم، شما در آنجا حاضر شوید؛ و دو فرقه گردید، یک گروه را چون نظر کنم، صدای الاغ دربیاورید! و چون نظر به گروه دوّم کنم، آواز گاو را سر دهید! ⚡️چون به محضر پادشاه حاضر شد و مریدان او حاضر شدند، پادشاه گفت: «ای احمق! این چه ادّعایی است که می‌کنی حال این‌که هیچ معجزه و کرامتی نداری؟!» مدّعی، به‌طرف راست مریدان نگاه کرد، پس مریدانش صدای گاو را درآوردند، نظر به‌طرف چپ کرد و مریدان صدای خر درآوردند. گفت: ⚡️«ای پادشاه تو را به خدا قسم می‌دهم که انصاف بدهید، اگر پیامبر آدم‌ها نیستم، آیا پیامبر بر خرها و گاوها هم نیستم؟ اگر این‌ها از جنس آدم‌ها می‌بودند که به من اقرار نمی‌کردند و حال‌آنکه نه معجزه و نه کرامتی از من دیده‌اند!» ⚡️این سخن، پادشاه را خوش آمد و هدیه‌ای به او داد و او را مرخص کرد. 📚ریاض الحکایات، ص 177 💡@p_eteghaadi