💬 | متن پیام: سوالاتی برای شاگردان تخصصی خودم ارسال کردم و لازم دانستم در اینجا هم بفرستم تا اگر کسی جواب این ها را می‌داند یا حتی حدس می‌زند به آدرس مدیر کانال ارسال کند. همچنین اگر کسی هم می‌شناسد که این ها را میداند بپرسد و ارسال کند. سلام علیکم. سه سوال؛ ۱. چرا محیط دایره که اوسط اشکال (وسیع ترین شکل ها در هندسه) است ، ۳۶۰ درجه می‌باشد؟ به عبارت دیگر چرا از ۳۶۰ درجه بالاتر نداریم؟ حتی مربع هم از ۴ زاویه ۹۰ درجه تشکیل شده است که ۳۶۰ می‌شود. یعنی چرا بالاتر از ۳۶۰ نداریم یا چرا ۳۶۰ درجه آخرین است؟ ۲. بعنوان مثال شما میخواهید یک رشته ورزشی ثبت نام کنید؛ قصد دارید بروید نینجتسو اما بنا به دلایل خارج از اراده شما مثلا آن باشگاه این رشته را نداشت شما تصمیم میگیرید ژیمناستیک ثبت نام کنید. اما میبینید هزینه و شهریه ان زیاد است و یکدفعه کاراته ثبت نام میکنید. در کاراته موفق می‌شوید. حال سوال اینجاست این تغییر تصمیم از نینجتسو به ژیمناستیک و سپس به کاراته چه حکمتی دارد؟ آیا شانسی بود؟ آیا حکمت داشت؟ آیا در سرنوشت ما نوشته شده بود؟ ۳. آیا اصلا سرنوشت وجود دارد یا حکمت داشتن حقیقت است؟ دلیل عقلی و درست آن را بیان کنید. ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ برای پاسخ به سوال دوم و سوم میبایست ارتباط قضا و قدر بااختیار انسان توضیح داده شود. در واقع اگر سرنوشت هر کسی از قبل در لوحی نوشته شده است پس انسان قدرت انتخاب و اختیار برای مشخص کردن راه خود ندارد؟پس چرا سرنوشت و راه او از قبل مشخص شده؟ باید گفت در عین حال که سرنوشت، دست تقدیر الهی در زندگی انسان را مردود نمی‌داند، نقش انسان را در تعیین سرنوشت زندگی او می‌پذیرد. در این تفسیر، نقش انسان نه تنها مغایر با سرنوشت نیست، بلکه جزئی از همان سرنوشت است. سرنوشت و تقدیر انسان چنین است که او سرنوشت خود را تعیین نماید. در واقع اختیار داشتن انسان جزئی از تقدیرات الهی است. تقدیر خداوندی این است که بشر افعال خود را از روی اختیار انجام دهد، نه این که تقدیر ، او را به انجام یک طرف مجبور سازد. انسان به هر سو که رو آورد، همان قضا و قدر او است که با دست خود آن را انتخاب می‌کند. امیرالمؤمنین (ع) از کنار دیوار شکسته و کجی برخاست. پرسیدند: از قضای الهی فرار می‌کنی؟ فرمود: از قضای الهی به قدر او پناه می‌برم. یعنی درست است که تا قانون علیت که منتهی به فرمان خداست، نباشد، دیوار شکسته سقوط نخواهد کرد، اما همان خداوند به من عقلی داده که آن خود ، یک حلقه از سلسله قانون علیت است و یک عامل بازدارنده در برابر این گونه حوادث. در قرآن آیات زیادی وجود دارد که به صراحت اختیار انسان و نقش اراده او را بیان داشته است؛ مانند آیه: «لیس للانسان الا ما سعی؛ برای انسان چیزی جز حاصل سعی او نیست». خداوند از آن جا که نسبت به همه امور علم قبلی دارد، می داند که بر اساس ضوابط و ساختار علّی و معلولی عالم و بر اساس اختیارات فردی، چه نتیجه ای برای هر فرد رقم می خورد و هر کس چه سرنوشتی را برای خود ترسیم می نماید. در نتیجه، اگر قرار بر حصول تغییری در این امر باشد، باز به دست خود فرد خواهد بود. همچنین جمله‌ی «لا جبر و لا تفویض بل امر بین امرین» مضمون احادیث متعددى است که از اهل‌بیت‏(ع) در نقد دو نظریه نادرست جبر و اختیار بیان شده است. امر بین الامرین به این معنا است که در عین این‌که فعل مستند به انسان است، مستند به اراده خداوند نیز است. اما اراده و اختیار انسان در عرض اراده الهى نیست تا شریک در اراده الهى شود، بلکه به بیانى که گفته شد در طول اراده الهى است؛ یعنى اراده و اختیار و قدرت انسان، یکى از اجزای علت تامه افعال اختیارى او است. پس انسان مجبور نیست؛ زیرا ملاک اختیار؛ یعنى قدرت و اراده در او موجود است و در عین حال او مختار على الاطلاق نیز نیست؛ زیرا مقدمات کار در اختیار او نیست. و این همان معناى امر بین امرین است که بر تمام افعال صادره از انسان حاکم است. 💡@p_eteghaadi