ادامه پاسخ بالا 👇 🔳 تمدن مصر باستان که قدیمی ترین تمدّن شناخته شده جهان است، تمدّن بابل در عراق، تمدن یمن در جنوب حجاز، همچنین تمدّن ایران و شامات، همه نمونة تمدن های معروف بشری هستند. قدمت تمدن انسانی دراین مناطق به هفت هزار سال یا بیش تر باز می گردد. از سوی دیگر، رابطه نزدیکی میان تمدن انسانی و ظهور پیامبران بزرگ است، زیرا انسان های متمدن نیاز بیش تری به آیین های الهی دارند، تا هم قوانین حقوقی و اجتماعی را تضمین کرده، جلو تعدیات و مفاسد را بگیرد، و هم فطرت الهی آن ها را شکوفا سازد. 🔳 بنابر اینکه هبوط حضرت آدم علیه السلام و ثقل جمعیت بشری در منطقه خاوری بوده و انسان ها از این منطقه به دیگر مناطق کوچ کرده اند. می توان گفت: بین ثقل جمعیت و تمدن و بعثت پیامبران ارتباط منطقی برقرار است. پیامبران بزرگ هر چند در یک منطقه خاص ظهور یافتند. اما به معنای انحصار رسالت آن ها در آن منطقه نیست. اگر رسالت یک پیامبر جهانی هم باشد، لازم است که در منطقه ای خاص ظهور یابد که امکان گسترش شریعت وی به دیگر نقاط عالم نیز از آن جا فراهم باشد .بعثت در مکان و مهد تمدن ها موجب می شود که پیام انبیا از طریق مردم آن سرزمین به مناطق دیگر نیز برود، چون با وجود تمدن در یک سرزمین، ارتباط مردم آن سرزمین با مناطق دیگر ساده تر و بیش تر خواهد بود. اما در هر حال در مناطقی که هیچ پیام و پیامبری به آن ها نرسیده باز نباید از یاد برد که امکان هدایت و سعادتمندی در مورد آنان نیز وجود دارد زیرا خداوند متعال غیر از طریق وحی و ارسال انبیا بشر را از طریق عقل و فطرت الهی نیز هدایت کرده است. چنان که در روایتی آمده : «ان لله علی الناس حجتین حجه ظاهره و حجه باطنه فاما الظاهره فالرسل و الانبیا و الائمه (ع) و اما الباطنه فالقعول» (5) خداوند بر مردم دو حجت دارد: یکی حجت ظاهری و دیگری حجت باطنی، اما حجت ظاهری انبیا و فرستادگان الهی و ائمه علیهم السلام هستند اما حجت باطنی عقل آنان است. » 🔳 در نتیجه خداوند نه تنها از طریق وحی بلکه از راه عقل نیز بشر را به سوی سعادت هدایت کرده و پیام توحید را به آنان تفهیم نموده است و این قبیل افراد در فرض عدم دسترسی به هر نوع تعالیم وحیانی زمینه دریافت اصول و کلیات رفتارهای انسانی و درک معارف بنیادین دین را دارند و بر اساس همین مبنا و معیار هم مورد محاسبه و حسابرسی قیامت قرا می گیرند . به علاوه اگر واقعا هیچ زمینه ای برای درک حقیقت از جانب برخی اقوام وجود نداشته باشد ، این تفاوت در بهره مندی از زمینه های سعادت و کمال ، در مورد تکالیف و مسئولیت ها و محاسبه خداوند مورد توجه قرار می گیرد . به عبارت روشن تر وضعیت مسئولیت و تکالیفی که خداوند از من و شما و دیگر افرادی که در کشورهای اسلامی و در متن دین حق و شریعت واقعی رشد یافته اند ، می طلبد ، با انسان هایی که در مناطق مختلف دیگر همچون کشورهای غیر اسلامی یا اقوام بدوی و قبایل ابتدایی مناطقی چون صحراهای آفریقا یا جنگل های آمریکای جنوبی زندگی می کنند ، کاملا متفاوت است . هیچ گاه همسانی و همانندی وجود ندارد . به این دلیل است که خداوند در قرآن مجید می‌فرماید: «و ما کنّا معذبین حتی نبعث رسولاً؛ هیچ طایفه ای را عذاب نمی کنیم . مگر اینکه فرستاده ای را برای شان مبعوث کرده(و حجت را بر آن ها تمام کرده) باشیم».(6) یعنی میزان و معیار در مطالبه عقیده و عمل صحیح از افراد و در نتیجه عذاب و ثواب در محاسبه این اعمال ، وجود ارشاد و هدایت و تبیین مسیر صحیح توسط پیامبران الهی و مانند آنان است . این حقیقتی است که در روایات ما هم مورد اشاره قرار گرفته و حتی از انسان هایی نام برده شده که به خاطر تمام نشدن حجت بر ایشان در قیامت یا برزخ به نوعی مورد آزمون و محاسبه قرار می گیرند. (7) حتی بابی در این زمینه در کتاب های روایی باز شده تحت عنوان کسانی که حجت بر آنان تمام نشده است. پی‌نوشت‌ها: 1. فاطر (35) آیه 24. 2. نحل (16) آیه 36. 3. نساء (4) آیه 124. 4. طبرسى، مجمع البيان فى تفسير القرآن، انتشارات ناصر خسرو، تهران، 1372 ش، ج 8 ،ص 830. 5. ثقه الاسلام کلینی ، اصول کافی، نشر دارالکتب الاسلامیه، تهران 1388 ق.ج1 ،کتاب العقل، ص 16، 6. مائده (5) آیه 73. 7. علامه مجلسی ، بحارالانوار، نشر دار الكتب الإسلاميه‏، بي تا .ج 5، ص 289، حدیث 2و 3، « باب اطفال و ......» 💡@p_eteghaadi