🔰ویژه نامه میلاد امام حسن علیه السلام ؛ 🔸امام حسن علیه السلام از دیدگاه معاصران و اندیشمندان و مورخان اهل سنت ؛ 1⃣جابر از رسول اكرم صلّى اللّه عليه و اله روايت كرده كه فرمود ؛ «خداوند، من و على را در عرش به صورت دو نور آفريد و دو هزار سال قبل از آفرينش آدم ذات مقدسش را تسبيح و تقديس مى‏ كرديم، وقتى خداوند آدم را آفريد ما را در صلب وى قرار داد و سپس از صلبى پاك به رحمى پاك انتقال داده تا در صلب ابراهيم جاى داد، آن‏گاه از صلب ابراهيم به صلبى پاك و رحمى پاك منتقل كرد تا در صلب عبد المطلب مقرر داشت، سپس آن نور در صلب عبد المطلب جدا گشت دو سوم آن در صلب عبد الله و يك سوم آن در صلب ابو طالب قرار گرفت، پس از آن، نورى از من و على در فاطمه گرد آمد و بدين ‏ترتيب، حسن و حسين دو نور از نور پروردگار جهانيان‏ اند.» 📚نزهه المجالس ج 2 ص 206 2⃣معاويه به مجلسيان خويش گفته بود به نظر شما آن‏كه از ناحيه پدر و مادر و مادربزرگ و پدربزرگ و عمو و عمه و دايى و خاله، از همه برتر است كيست؟ گفتند: امير المؤمنين بهتر مى‏داند. معاويه دست حسن بن على عليه السّلام را گرفت و گفت: وى، از همه برتر است چرا كه پدرش على ابن ابى طالب، مادرش فاطمه دخت پيامبر، پدربزرگ و جدش رسول خدا، مادربزرگش خديجه، عمويش جعفر، عمه ‏اش دختر ابو طالب، دايى‏ اش قاسم بن محمد و خاله ‏اش زينب دختر نبىّ اكرم صلّى اللّه عليه و اله است. » 📚عقد الفرید ج 3 ص 283 3⃣معاويه جاى ديگر نيز در برابر عمرو عاص و مروان حكم و زياد بن ابيه كه به نياى خود فخر و مباهات فراوان مى‏كردند، به اين واقعيت اعتراف كرد و براى اين‏كه بينى آنها را به خاك بمالد، امام حسن بن على را حاضر كرد و امام عليه السّلام بر سخنان نارواى آن‏ها در مورد بنى هاشم خط بطلان كشيد. وقتى از مجلس بيرون رفت، معاويه گفت: مگر مى‏ سزد بر كسى كه جدش رسول خدا، سرور اولين و آخرين و مادرش فاطمه بانوى بانوان جهانيان است، فخر و مباهات كنم؟ و سپس به حاضران گفت: به خدا سوگند! اگر مردم شام از اين ماجرا آگاه شوند، روزگارمان سياه است ... 📚المحاسن و الاضداد ص 90 4⃣روزى مقدام بر معاويه وارد شد، معاويه بدو گفت خبر دارى حسن بن على از دنيا رفته؟ مقدام با شنيدن اين جمله، كلمه استرجاع (إنّا للّه و إنّا إليه راجعون ...) بر زبان آورد. معاويه پرسيد: آيا تو فقدان حسن بن على را مصيبت مى‏دانى؟ مقدام در پاسخ گفت: چرا مصيبت ندانم در صورتى كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و اله او را در كودكى روى زانوى خود مى‏ نشاند ...» 📚مسند احمد ج 4 ص 132 5⃣ ابو هريره همواره مى‏ گفت: هرگاه امام حسن عليه السّلام را ديدم اشكم جارى شد، زيرا با چشم خود ديدم رسول اكرم صلّى اللّه عليه و اله دهانش را بر دهان حسن قرار مى‏داد و سه بار مى‏فرمود خدايا! من او (حسن) را دوست دارم تو نيز او و دوستدارانش را دوست بدار. ابو هريره مى‏ افزايد از آن زمان كه ديدم رسول خدا با حسن چنين رفتارى كرد، همواره بدو علاقه‏ مندم. 📚نور الابصار ص 171 6⃣ وقتى مروان حكم سرسخت ‏ترين دشمنان امام حسين عليه السّلام در تشييع پيكر پاك امام مجتبى عليه السّلام و حمل جنازه ‏اش شركت جست امام حسين عليه السّلام با شگفتى به او فرمود: «تو كه دلش را خون كردى چگونه جنازه ‏اش را حمل مى ‏كنى؟» در پاسخ گفت: آن كارها را در حق كسى روا داشتم كه صبر و بردبارى‏ اش با كوه‏ها برابرى مى ‏كرد. 📚تهذیب التهذیب ج 2 ص 298 👌ادامه 👇👇👇