باد بهار کز سر زلف تو می‌وزد ‏ با گل نوشته نام تورا، بر خزان من ناشکری است جز تو و مهر تو از خدا چیز دگر بخواهم اگر، مهربان من با شادی تو شادم و با غصه‌ات غمین آری همه به جان تو بسته است جان من گل می‌کند به شوق تو شعرم دراین بهار ای مایه‌ی شکفتگی واژگان من @p_Mahdavi